آموزش و پرورش در هر کشوری را میتوان پایه و اساس پیشرفت آن کشور دانست.
نسل فردا و آینده ساز مملکت در کلاسهای درس امروز آموزش میبینند و آماده پذیرش مسئولیت در آینده میشود. در سطح وزارتخانه میتوان گفت که بزرگترین وزارتخانه کشور آموزش و پرورش است وزیر آموزش و پرورش هم با بیشترین جمعیت ....................
کشور ( حدود جمعیت ) به طور مستقیم ارتباط دارد. و طبیعی است که با چنین دامنه وسعت و فراگیر بودن آن به تبع امکانات و بودجه آن هم باید بیشترین و بزرگترین باشد. وزیر آموزش و پرورش باید از میان رجال درجه اول کشور انتخاب شود و تواناییهای اجرایی بیشتری داشته باشد ، او باید معاون رئیس جمهور باشد و توان مدیریتی سایر سطوح و مسئولین رده بالای کشور را داشته باشد. آموزش و پرورش در ایران به جرأت میتوان بگویم که پیشرفت آن چنان شایستهای نداشته و از قافلهی علم جهان عقب مانده است. در دنیای امروز که علم سرعت کهنه میشود و ثانیهها هم مهم هستند ما از زمان خود بسیار عقبتر هستیم.
در کشور ما هنوز هم متدهای کهنه و آزمون پس داده سایر کشورها استفاده میکنیم هر از گاهی که قصد تحول و بهبود داریم. گروهی که به عنوان کارشناس به کشورهای توسعه یافته رفته و طریقه آموزش را در انجا دیدهاند. همان را بدون بررسی و نظر کارشناسانه به ایران آورده و تحمیل میکنند. چند سال بعد هم که نتیجه عکس داد آن متد را دوباره عوض میکنند. در این مورد می توانیم کاردانش را مثال بزنیم. آنهایی که کاردانش را از آموزش و پرورش کشورهای اروپایی به ایران آوردند بسیار خوشحال بودند که با یک تیر چند نشان زدهاند. مدعیان اجرای طرح کاردانش و محاسن ان معتقدند که کاردانش باعث کاهش انبوه جوانان و دانشاموزان پش کنکور می شود. و از ایجاد سپل واپس زده و افزوده پشت کنکوری جلوگیری میکند. از طرفی طول دورهی آموزش را کوتاه کرده و از طرف دیگر با اموزش عملی و ملموس دانشآموز را سریعتر وارد بازار کار میکند. بحث آموزش تئوری و دانشگاهی و عدم مطابقهی اصول آموخته شده با انچه در بازار متداول است. یکی از عوامل ایجاد ناامیدی و عدم رغبت به تحصیلات دانشگاهی است چون دانشآموز وقتی میبیند که دانشجوی آموزش دیده دانشگاهی بیکار است و توان انجام کاری را که یک فرد عامی انجام میدهد ندارد طبعاً ناامید و سرخورده میشود. ولی با اجرای طرح کاردانش و تربیت نیروی کار ماهر و تزریق آن به بازار کار حداقل چهار سال زودتر از موعد باعث میشود که دانشآموخته کاردانش اولاً اصول علمی را یاد بگیرد و ثانیاً سریعتر وارد بازار کار شود تا اینجای کار بدون ایراد است تئوری کار بدون مشکل است ولی در عمل چیز دیگری را مشاهده کردیم. اولاً هیچ رغبتی بیرای ورود به کاردانش وجود ندارد و ثانیاً آنهایی که وارد این رشته می شوند کسانی هستند که حد نصاب هیچ رشته دیگری را نیامده و مجبوراً وارد کاردانش شدهاند. هنرستانهای کاردانش عملاً مدارسی هستند که تبدیل به هنرستان کاردانش شده و از نظر مساحت و امکانات کارگاهی فاقد امکانات لازم و بدور از استاندرادهای متداول هستند دروسی که در کاردانش ارائه میشود هر سال تغییر میکند و کتابها و منابع مشخصی ندارند.
بنابراین با این مقدمه و توضیح کاردانشی که در ایران اجرا میشود با اصول اولینه خود تفاوت فراوانی دارد و کار کارشناسان ما فقط آموزده را آزمودن است. و در این میان چندین سال وقت گرانبهایی که برای کشورهای دیگر هر ثانیهاش معشنم است به سهولت تلف می شود.آموزش و پرورش ما مبتنی بر آمار و بخشنامه است. مسئولین رده بالای آموزش و پرورش کشور عموماً در فکر توسعه و بهبود امر هستند و برای تحقق این هدف هر چند وقت یکبار بخشنامه صادر کرده و در ذیل آن آمار و ارقام و درصد بهبود را میخواهند. بخشنامهها صادر میشود و اصول تربیتی و اموزشی در آن گوشزد میگردد. اصولی که با مشاهدهی کشورهای توسعه یافته و پیشرفته به آن رسیدهاند مسئولین محترم فکر میکنند که با صادر کردن دستور و امر و بخشنامه و ملزم کردن معلمین که آسیبپذیرترین و بیدفاعترین قشر هرم هستند میتوانند به اهداف خود دست یابند. واقعاً ساده اندیشی است که بدون توجه به زیر ساختهای اساسی و ایجاد فرهنگ لازم فقط با صدور بخشنامه و امر به انجام کار اجرای آن محقق شود.
آمار و ارقام مدیران همواره سیر صعودی و رو به رشد را نشان میدهد ، امروزه کار رشد مدیر آن مدارس تهیه جدول و درصد و لیست و آمار است. چون مسئولین انها را برای پیشرفت کار خود لازم دارند. دیگر هیچ مسئولی به این فکر نمیکند که مدارس ایران از هیچ نظر قابل مقایسه با مدارس آن کشوری که بازدید کردهاند نیست.
مدارس ایران از لحاظ ساختمان و مساحت در سطح بسیار پایین و ضعیف میباشد. اکثر مدرسهها در ایران مساحتی کمتر از هزار متر دارند و بسیاری از آنها فرسوده بوده و در مقابل زلزله آسیبپذیرند. در صورتی که در کشوری مثل ژاپن حداقل مساحت 10000 متر برای مدرسه مدنظر است. مدارس در آنجا حتماً مقاوم در برابر زلزله و با مصالح مرخوب ساخته می شود. به طراحی داخلی و دکوراسیون و نماسازی ساختمان که به مسائل روحی و عاطفی دانشاموزان ارتباط دارد توجه میگردد.
دانشآموزان هر کشور گنجینههای آن کشور هستند بنابراین مدارس براستی محل رشد و پرورش انهاست. مدارس باید از تمام امکانات برخوردار باشد. وقتی در مدارس جنوب کشور فقط یک پنکه سقفی برای تهویه هوای شرجی و دم کرده وجود دارد که آن هم فقط در مدارس خاص موجود است ، دانشآموز از اول تا آخر زنگ از گرما عرق می ریزد و میپزد آن را به مدارس ژاپن که سر کلاس آکواریم و قفس قناری می گذارند مقایسه میکنم خندهام میگیرد خندهای که از گریه هم تلختر است.هنرستان کاردانشی که در سال 84 افتتاح شده از داشتن ابتداییترین امکانات محروم است و هیچ کارگاه و سولهای ندارد که دروس عملی در آن انجام شود. مدرسه حتی حیاط هم ندارد تنها یک ساختمان اداری و چندین کلاس را در محیطی بسته که امکان توسعه هم ندارد. بخاطر قدوم فلان مسئول محترم افتتاح کرده و هیچ توجه نمیکنند که وقتی اره فلکه سه کاره را در کلاس مجاور روشن کنند بچهها دیگر صدای معلم هم به گوششان نمیرسد و چون هنرستان سوله و کارگاه ندارند باید تحمل کنی مسئولین هم مرتب بخشنامه میدهند و امار و ارقام میخواهند اصول تربیتی را گوشزد نموده و اصول آموزشی را به معلمین توصیه میکنند. هیچ کس هم نمیپرسد که وقتی جای مناسبی برای تدریس وجود ندارد وقتی که صدای معلم به گوش دانشآموز نمیرسد و اصلاً هنگامی که دانشآموز به علت سرمای غیر قابل تحمل کلاس به مدرسه نمیآید و چگونه میتوان از اصول آموزشی دم زد ، وقتی که به ازای هر ده نفر یک کامپیوتر هم وجود ندارد مسیحا نفسی میخواهد که معجزه کند و به آنها نرمافزار لازم را با تله پاتی آموزش دهد و نتیجه بگیرد و نتیجه را گزارش دهد. تا مسئولین به مقامات بالاتر گزارش دهند و تشویق شوند و ترفیع بگیرند از امکانات سختافزاری که بگذریم در زمینه کتب و مفاهیم درسی هم مشکل داریم. کتب درسی در ایران به هیچ عنوان استاندارد نیست. گرچه به جرأت اندیشمندترین اساتید و معلمین را در ایران داریم ولی در محاق هستند و در تهیه کتب درسی از آنها استفاده نشده و عدهای که ما بهتر آن هستند خود کتب درسی را هم مینویسند و چند سال که گذشت دوباره با ناکار امدی آن پی میبرند و دوباره کتابی دیگر از نو . خود می نویسند و این آزمایش و خطا بر سر آینده سازان این مملکت جاری تا سیر صعود و پیشرفت ما گوش فلک را کر کند