میدیـــا رایــانه

مـرکز ارائـه کلیـه ی خدمـات کامپیوتـری

میدیـــا رایــانه

مـرکز ارائـه کلیـه ی خدمـات کامپیوتـری

آموزش تجوید قرآن به بهترین روش برای هر انکه نور حقیقت در نهادش ر

 

الف ) برای شروع به خواندن قرآن ابتدا « استعاذه » کرده سپس « بسم‌الله » را گفته و شروع می‌کنیم .

ب ) در وسط آیات نباید تلاوه را قطع کنیم و فقط در آخر آیه تلاوه را قطع می‌کنیم .

ج ) هر گاه تلاوه را قطع کردیم برای شروع مجدد ( اگر چه لحظه‌ی کوتاهی باشد ) دوباره استعاذه را گفته و بعد شروع می‌کنیم .

د ) اگر تلاوت را از وسط سوره شروع کردیم استعاذه کرده و اگر بخواهیم می‌توانیم ( بسم‌الله ) را گفته یا خیر و سپس به تلاوه بپردازیم .

ادغام

هر گاه تنوین ـًـــٍــٌــ یا « نْ » نون ساکن به یکی از حروف « ی ـ ر ـ م ـ ل ـ و ـ ن » برسد تنوین یا نون ساکن حذف و حروف یرملون تشدید می‌گیرد .

اقلاب

هر گاه تنوین یا نون ساکن به حرف « ب » برسد تنوین یا نون ساکن به « م » تبدیل می‌شود .

اظهار

هر گاه تنوین یا نون ساکن به حروف حلقی « هـ ـ ء ـ ح ـ خ ـ ع ـ غ » برسند تنوین یا نون ساکن روشن و آشکار و فوری تلفظ می‌شوند .

اخفاء

هر گاه تنوین یا نون ساکن به حروف غیر از حلقی برسند تنوین یا نون ساکن مخفی و در بینی ادا می‌شوند .

مد «      »

حروف « ا ـ و ـ ی » را حروف مد و علامات « ء ــّـــْـ » را سبب مد گویند کلماتی که علامت             مد «       » برروی آنها قرار دارد با مقداری کشش تلفظ می‌شوند همچنین در آخر آیه‌ها به خاطر وقف بر آنها مقداری کشش به حروف « ا ـ و ـ ی » داده می‌شود .

 نکته : وجود مد به خاطر رسیدن حروف « ا ـ و ـ ی » به سبب‌های مد « ء ـْـــّـ » می‌باشد .

اقلاب صحیح

الف ) اقلاب صحیح با مقداری کشش و همراه با غُنّه صورت می‌گیرد .

ب ) همچنین است هر گاه حرف یم ساکن « مْ » به حرف « ب » برسد .

خَبِیرٌ بَصِیر                           فَاحْکُمْ بَیْنَنَا

ادغام صغیر

الف ) هر گاه دو حرف مثل هم به هم برسند و اولی ساکن باشد در دومی دغم می‌شود .

اِذْهَبْ بِکِتَابِی  ـ قَدْ دَخَلُوا ـ یُسْرِفْ فِی الْقَتل ـ یُدْرِکْکُمْ ـ لَهُمْ مَا قُلْ لَهُم اَوْ وَ زَنُوا ـ یُوَجِّهْهُ 

ب ) هر گاه دو حرف که مخرج نزدیک به هم دارند ، به هم برسند به شرطی که اولی ساکن باشد ادغام صورت می‌گیرد .   اِرْکَبْ مَعَنا ـ اَثْقَلَتْ دَعَوَ الله ـ بَلْ رَبَّکُم ـ هَمَّتْ طائِفَه ـ بَسَطْتَ ـ قَدْ تَبَیَّنَ ـ         یَلْهَثْ ذلِکَ ـ اِذْ ظَلَمُوا

ادغام مع الغُنَّه

الف ) ادغام حروف « ی ـ م ـ و ـ ن » از میان یرملون با مقداری کشش و غنه انجام می‌گیرد و برعکس ادغام « ر ـ ل » فوری و بدون غنه دغم می‌شوند .

ب ) هر گاه « م ـ ن » تشدید بگیرند با کشش و غنه تلفظ می‌شوند . اِنَّ ـ ثُمَّ

واو مدی ـ یای مدی

الف ) هر گاه واو ساکن و ماقبل آن مضموم باشد در این صورت واو با صدای کشیده‌ی « او » خوانده می‌شود . أُولیهُما ـ یَأمُرُوا ـ تَقُولُوا                                 أُلِی ـ یَأمُرُ ـ تَقُولُ ـ ذُوالْفَضل

ب ) هر گاه حرف « یا » ساکن و ماقبل آن مکسور باشد در این صورت « یا » با صدای کشیده‌ی « ای » تلفظ می‌شود . قَدِیر ـ اِرْجِعِی ـ تَرمیِ                                         قَدْ قُدِر ـ رَبِّکِ ـ تَرمِ

قلقله

هر گاه حروف « ق ـ ط ـ ب ـ ج ـ د » ساکن باشند یا به خاطر وقف ساکن شوند با مقداری جهش ، جنبش و تحرک تلفظ می‌شوند ، اگر در آخر کلمه واقع شوند شدّت تحرک بیشتر است تا وسط کلمه . اَدْبار ـ اَبْرار ـ اَطْراف ـ اَجْداث ـ اَقْلام ـ مُحیطْ ـ بَهِیجْ ـ نصیبْ ـ بعیدْ ـ طَریقْ ـ وَتَبّْ ـ بِالْحَجّ ـ اَعَدَّ ـ اّلْحَقّ

تفخیم و ترقیق حرف « ل »

هر گاه حرف ماقبل لفظ جلاله‌ی « الله » ـَــُـ باشد « ل » آن درشت و ضخیم تلفظ می‌شود و اگر مکسور لام آن نازک و رقیق تلفظ می‌شود و تمام لام‌های دیگر کلمات رقیق و نازکند همچنین اگر ضمیر « هم » باشد به کلمه‌ی « الله » اضافه شود « اللهُمَّ » از همان قاعده پیروی می‌کند . اَللهُ ـ اِنَّ اللهَ ـ یَدُاللهِ ـ ءَ‌اللهُ ـ اَللهُمَّ ـ قَالُوْاَللهُمَّ                                           ( بِااللهِ ـ بِسمِ‌اللهِ ـ قُلِ‌اللهُمَّ )

استعلا

تلفظ حروف مستعلیه « ص ـ ض ـ ط ـ ظ ـ خ ـ غ ـ ق » بصورت درشت و ضخیم را استعلا گویند . بیشترین تفخیم استعلا زمانی است که بعد از حروف مستعلیه الف بیاید و کمترین آن زمانی است که حرف مستعلیه مکسور باشد

نکته : مقدار تفخیم چهار حرف « ص ـ ض ـ ط ـ ظ » بیشتر از سه حرف دیگر « خ ـ غ ـ ق » می‌باشد .

قَالَ ـ الطَّاهِر ـ خَابَ ـ یُظْهِرُ ـ یَقْبَلُ ـ مَغْضُوبْ ـ قُتِلَ ـ خَرَجَ ـ تَوعَظُون ـ قِیلَ ـ ظِلالُها و ...

همزه‌ی وصل

 همزه‌ی وصل همزه‌ای است که دارای حرکت نبوده و بر روی آن علامت «     » قرار دارد . این همزه هرگاه در وسط واقع شود خوانده نمی‌شود ولی اگر از خود آن شروع کنیم با یکی از حرکات                   « ــَــِـــُــ » تلفظ می‌شود .

الف ) هر وقت همزه‌ی وصل با حرف « ل » بیاید « ال » فتحه ــَـ می‌گیرد .

الَّذی ـ الَّتی ـ الله ـ الْسَّموات و

ب ) هر گاه همراه با فعل بیاید دو حالت خواهد داشت .

اولاً : اگر اول حرف متحرک بعد از آن دارای حرکات ـَـــِـ باشد همزه‌ی وصل مکسور می‌شود .

اضْرِبْ ـ اهْتَدَوا

ثانیاً : اگر اول حرف متحرک مضموم ــُــ باشد همزه‌ی وصل ضمه می‌گیرد .

اکتُبُوا ـ انْصُر

نکته : هرگاه حرف ماقبل همزه‌ی وصل تنوین‌دار باشد در این صورت تنوین خوانده نمی‌شود و به جای آن « نِ » قرار می‌گیرد .

عَدْنٍ الَّتی   عَدْنِ + نِ + لَّتی                      عُزَیْرٌ ابْنُ اللهِ  عُزَیْرُ + نِ + بْنُ اللهِ              

مِصْراً اهْبِطُوا  مِصْرَ + نِ + هْبِطُوا

اخفای صحیح

هر گاه در هنگام اخفاء ــًـــٍــــٌــ یا  « نْ  » به حروف استعلا برسند ( بجز دو حرف « غ ـ خ » که حرف حلق هستند و اظهار می‌شوند ) در این صورت اخفاء با کشش و درشت و ضخیم و کاملاً در بینی تلفظ می‌شوند .

یَنْظُرُون ـ مَنْصُورا ـ مِنْ طِین

و در بقیه‌ی حروف الفبا اخفاء با مقداری کشش و غُنَّه امّا نازک و رقیق ادا می‌شوند .

تفخیم و ترقیق حرف ( 1 )

هر گاه قبل الف یکی از حروف استعلا یا حروف « ل » تفخیم شده بیاید حرف الف نیز تفخیم شده و پر حجم تلفظ می‌شود .

صَادِقاً ـ طالوُت ـ طاهِرِینَ ـ اَللهُ ـ ضامِراً ـ خَابَ و

و در برخورد با سایر حروف ترقیق می‌شود جَاءَ ـ باءَ و

بعضی مواقع همراه با « و ـ ی »  الف کوچک یا همزه‌ای « ء » واقع می‌شوند در این صورت اگر همزه و الف کوچک « ء ،  » دقیقاً بر روی « و ـ ی » واقع باشند خود « و ـ ی » حذف می‌شوند و فقط « ء ،   » تلفظ می‌شوند امّا اگر در کنار آنها قرار بگیرند هم « و ـ ی » و هم « ء ،   » هر دو تلفظ می‌شوند .

( یُؤخَذُ ـ مُؤمِنْ ـ قُرِئَ ـ نَجوه ـ زَکوه ـ أُولیهُم ـ غَدوه ـ حَیوه ـ صَلوه ـ ضُحی )                                    ( سُوءً ـ بَرِیءُ ـ السَموت ـ الْصَلَوة و ) .

تفخیم و ترقیق حرف « ر »

هر گاه حرف « ر » دارای حرکت ـَـــُـ باشد یا خود « رْ » ساکن و ماقبل آن دارای حرکات ـَـــُـ باشد تفخیم می‌شود . رَسُولٌ ـ فِرَاراً ـ اَرْبی ـ زُبُرْ

همچنین اگر حرف « ر » ساکن و قبل از آن « الف » یا « و » بیاید تفخیم می‌شود .

نَارْ ـ نُوْرْ ـ الْغَرُورْ

امّا اگر حرف « ر » مکسور باشد یا خود « ر » ساکن و ماقبل آن مکسور باشد یا قبل از حرف ساکن « رْ » حرف ساکن « یْ » واقع شود حرف « ر » ترقیق می‌شود . رِجَالٌ ـ سُرُرٍ ـ الْاِرْبَه ـ عَسِر ـ قَدِیر ـ الْخَیْرْ

اشباع « هـ »

هر گاه ما قبل و مابعد ضمیر « هـ » متحرک باشد مقداری کشش پیدا می‌کند بصورت « هِی ـ هُو »

بِهِ وَ لا ـ فَلَهُ عَشرٌ

امّا اگر ماقبل یا مابعد یا هر دوی آن ساکن باشند یا بعد از « هـ » همزه‌ی وصل قرار گیرد اشباع نشده و بصورت ساده تلفظ می‌شود .

مِنْهُ ـ لَدَیْهِ ـ لَهُ الْحَمْد ـ بِهِ الَّذینَ

همچنین اگر قبل از « هـ » الف مدی یا واو مدی واقع شود اشباع نمی‌گردد .

اَنْزَلناهُ ـ فِیهِ ـ تُعَذِّرُوهُ

وَقْفْ

علایم وقف « م ـ لا ـ ج ـ قلی ـ ط ـ صلی ـ ص ـ ز ـ  »

م : وقف لازم است و حتماً باید بر آن وقف شود .

لا : وقف قبیح است و نباید بر آن وقف شود .

ج ، ز : وقف جایز است و می‌توان به دلخواه وقف کرد یا خیر .

قلی ، ط : وقف کافی و مطلق است یعنی بهتر است در آنها وقف صورت بگیرد .

صلی ، ص : وقف حسن می‌باشد و بهتر است که بر آنها وقف نشود امّا اگر به هر دلیل بر آنها وقف صورت بگیرد ، در این حالت اعاده به ماقبل می‌شود .

 = اگر در یکی از دو مورد وقف شود نباید بر دیگری وقف نمود و وقف بر یکی از آنها از اینکه بر هیچکدام وقف نشود بهتر است . امّا وقف بر هر دو مردود است .

نکته 1 ) اگر به خاطر کمبود نفس در مکانی بدون علامت وقف شود اعاده به ماقبل می‌شود .

نکته 2 ) بهتر است بر آخر تمامی آیه‌ها وقف صورت بگیرد حتی اگر یک کلمه باشد مگر بر آنهایی که علامت « لا » قرار دارد .

سجده‌ی تلاوه

هر گاه قاری به سجده‌ی تلاوه برسد هم بر او و هم بر شنونده‌ی آن واجب است که یک سجده انجام دهند اگر چه در نماز باشند .

الف ) اگر در نماز باشند بلافاصله از همانجا به سجده رفته و سپس به جای خود بر می‌گردند .

ب ) در غیر نماز در این صورت رو به قبله نشسته و نیت آورده سپس تکبیر تحرم گفته و دست گرفته و دوباره الله‌اکبر کرده به سجده می‌رویم ، سپس بلند شده در حالت تشهد نشسته و سلام می‌دهیم .

دعای سجده‌ی تلاوه

( اَللهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ وَ بِکَ ءَ‌امَنْتُ وَ لَکَ اَسْلَمْتُ وَ سَجَدَ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَهُ وَ صَوَّرَهُ وَ شَقَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ بِحَوْلِهِ وَ قُوَّتِهِ فَتَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الْخالِقِین ) .

نکات تکمیلی تجوید

1 ) در ادغام صغیر اگر حرف اول متحرک و دوم ساکن باشد ادغام صورت نمی‌گیرد . مَدَدْتُ

2 ) واو مدی و یای مدی ادغام نمی‌شوند . قَالُوا وَجَدْنَا فِی یُوسُف

3 ) در ادغام ناقص حرف اولی به کلی حذف نمی‌شود و آن در سه حالت است :

الف ) وقتی ـًـــٍــــٌـ یا « نْ » به حروف « و ـ ی » برسد که در این صورت ـًــــٍـــــٌـ  یا « نْ » غُنَّه می‌گیرند . مِنْ وَلِیَّ ـ مِنْ یَومٍ

ب ) وقتی « ط » به « ت » برسد . بَسَطْتُ

ج ) وقتی « ق » به «ک » برسد . اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ

4 ) حرف میم ساکن « مْ » به نزد دو حرف « ف ـ و » سریعتر و ظاهرتر از بقیه‌ی حروف تلفظ می‌شود .

اَنْفُسَهُمْ فَمِنْهُمْ    ـ   دِیارِهِمْ وَ اَمْوَالِهِمْ

5 ) کمترین کشش مد «    » مربوط به « مدلین » می‌باشد و آن هنگامی است که « و ـ ی » ساکن باشند و به سبب مد « ــْــ ، ء » برسند . خَوْفْ ـ سَوْءْ ـ بَیْع

6 ) میزان کشش مد « متصل » از مد « منفصل » بیشتر است (مد متصل ، مد در یک کلمه ـ مد منفصل مد در دو کلمه )      سُوءَ               فِیَ ءَ‌ایاتِنا

7 ) میزان کشش مد طبیعی از مد عارضی بیشتر است ( مد عارضی مدی است که به خاطر وقف بر کلمه یا آخر آیه بوجود می‌آید ) .       رَحِیمٌ     رَحِیمْ

8 ) هر گاه همزه‌ی وصل « ا » در ابتدای اسم واقع شود کسره می‌گیرد .

ابنُ ـ اهدَی ـ اثنَین ـ اسمُ ـ امْرِئ و .

9 ) همزه‌ی وصل افعال زیر نیز بصورت مکسور می‌آید .

اقْضْوا ـ امْضُوا ـ امْشُوا ـ ابْنُوا ـ اهْدُوا ـ ائتُوا

10 ) هنگام ابتدا به همزه‌ی وصل در افعال زیر همزه‌ی دوم به « ی » و « و » تبدیل می‌شوند .

ائتِ  اِیتِ ( ائتِیَا ـ ائتُوا ـ ائتِنَا ـ ائْتُنِی ـ ائْذَن )         اؤتُمِنَ   اوتُمِنَ

11 ) هر گاه حرف « ر » ساکن و ماقبل آن نیز ساکن باشد اگر ماقبل‌تر آن ــَــُــ باشد تفخیم و اگر مکسور باشد ــِــ باشد ترقیق می‌شود . اَلْسِّحْر ـ اَلْذِّکْر                              وَالْفَجْرْ ـ بِکُمْ الْعُسْرْ

12 ) حرف « ر » ساکن و ماقبل آن همزه‌ی وصل باشد تفخیم می‌شود . اِرْتَبْتُمْ ـ رَبِّ ارْجِعُونَ

13 ) هر گاه حرف « ر » ساکن و بعد از آن حرف مستعیله باشد بشرطی که در یک کلمه واقع شوند تفخیم می‌شود . فِرْقَه ـ إرْصَاد ـ قِرْطاس               این کلمه فَاصْبِرْ صَبْراً تفخیم نمی‌شود .

14 ) کلماتی همچون ( اَللهُ ـ اِلهُ ـ تَنْتَهِ ـ فَواکِهُ ـ وَجْهُ ـ کَرِهُ ـ شُبِهَ ) چون « هـ » در آنها جزء اصل کلمه است و ضمیر نمی‌باشد اشباع نمی‌شوند .

15 ) کلمه‌ی « هذِهِ » استثناءً و همچنین « یَخْلُدْ فِیهِ مُهانَا » اشباع می‌شوند .

16 ) کلمه‌ی « یَرْ ضَهُ لَکُم » استثناءً اشباع نمی‌شود .

17 ) هر گاه آخر کلمه‌ای با « اً » یا « ءً » ختم شود هنگام وقف بر آن به ءَا تبدیل می‌شود .

شَکُوراً ـ نساءً ـ اَعْدَاءً ـ اَحْیاءً ـ فُراتاً

18 ) آخر کلماتی که با « یً » ختم شده هنگام وقف به « ا » تبدیل می‌شود .

هُدیً ـ مُسَمّیً ـ مُصَلّیً

19 ) کلماتی که آخر آنها با ــّــ تمام می‌شود هنگام وقف نباید بدون ــّــ تلفظ شود .

یُرْتَدَّ  دّ ـ وَ لاجَانٌّ  نّ ـ مُسْتَقَرٌّ  رّ

20 ) در آیه‌ی 11 سوره‌ی حجرات ( بِئْسَ الْاسْمُ الْفُسُوقُ ) اگر بر « بِئْسَ » وقف کرده و از « الْاسْمُ » شروع کنیم به دو صورت می‌توان آن را خواند .

اَ لِسْمُ الْفُسُوقُ                    لِسْمُ الْفُسُوقُ

21 ) سَکْتْ « س » : این علامت در چند جای قرآن آمده است و بیانگر دو موضوع می‌باشد :                   الف ) سَکْت ْ : و آن به معنای وقف بر آن کلمه بدون نفس کشیدن و سپس ادامه‌ی آیه می‌باشد .            بَلْ  رَانَ  ـ  مَنْ  رَاق و   ب ) « س » این علامت بر روی حرف « ص » یا زیر آن نوشته شده است اگر بر روی آن است یعنی تلفظ آن کلمه به « س » بهتر است تا « ص » ولی هر دو درست است و اگر در زیر آن نوشته شده برعکس .

وَ اللهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ  ـ  الْمُصَیطِرُون َ

22 ) ــــ صفر مدور و گرد هر گاه بر روی حرفی واقع شود هنگام وقف خوانده می‌شود ولی هنگام وصل آن حرف حذف می‌گردد . أَنَاْ خَیْرٌ ـ لکِنَّاْ هُوَ

23 ) ــــ صفر مایل به « 5 » اگر بر روی حرفی واقع شود چه در وصل و چه در وقف خوانده نمی‌شود .

مِنْ نَبَإِی الْمُرْسَلِین ـ بِأَییدٍ

24 ) برای شروع سوره‌ی توبه نباید « بسم‌الله » گفته شود و فقط استعاذه انجام می‌گیرد .

25 ) تلفظ صحیح حروف مقطعه .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد