میدیـــا رایــانه

مـرکز ارائـه کلیـه ی خدمـات کامپیوتـری

میدیـــا رایــانه

مـرکز ارائـه کلیـه ی خدمـات کامپیوتـری

زندگی چیست ؟

زندگی عبارت است از زنده و عاشق بودن واقعی .زندگی یعنی ......

 داشتن قدرت حرکت, تفکر و تحمل , زندگی یعنی بودن به همراه دیگران , زندگی یعنی وجود داشتن به معنی واقعی و تلاش سازنده به منظور ساختن محیطی با نشاط , تولید کننده اخلاق , نهایت عشق چون رودی در جریان. که عشق و محبت و رابطه و صداقت و پویایی مثبت و هدفمند  ,خندیدن وخنداندن,ساختن وساخته شدن متور محرک زندگی می باشد.دوست داشتن ودوست داشته شدن ازشرایط آن می باشد ودرصدد ان است تا انسان بتواند با فاصله زمان و مکان همراه شود وکمال وسعادت پیش بینی شده برایش نایل گردد ودنیا را مزرعه ای قرار دهد برای آخرت,که دراو نیکی ,شادی,محبت, مهربانی,عشق نسبت به یکدیگر بکارد ودر آن سرا بدرود واندوخته خویش قرار دهد .

رابطه شادی با زندگی

بین شادی و زندگی رابطه مستقم وجود دارد یعنی کسی که در ظاهر و باطن شاد باشد چهره ای گشاده دارد , از سیمای جذاب و خوشایند برخوردار می باشد امیدواری و پویایی و تفکر منطقی به وجودش حکمفرما می گردد و چنین صفاتی او را در دل دیگران جای می دهد . شادی تصمیم گیری را بر انسان آسان می سازد . تلاش و بهره مندی از قدرت فکر و عقل را برای او راحت تر می نماید چنین انسانی زمین را بر خود تنگ نمی بیند از بن بست در کوچه باغ عشق و زندگی او خبری نیست در نتیجه از زندگی کردن و عشقی که انتخاب کرده لذت می برد و وجودش برای معشوق خود و دیگران ارزشمند تلقی می شود پس هم زندگی موجب شادی شدن انسان می شود و هم شادی در زندگی او عشق واقعی را برای او به ارمغان می آورد . انسانهایی که از شادی طرف مقابل خود و عشقی که نسبت به او ابراز می کند هیچ توجهی نکرده نمیتوانند از سرشتی انسانی برخوردار باشد . و این فرد در زندگی موفقیت رابه چشم نخواهد دید لذا کسی که می خواهد خوب , شاد و سالم زندگی کند و عشق واقعی خود را داشته و نسبت به یکدیگر عشق بورزد بایستی همیشه شادی طرف مقابل خود را تحسین کرده و عشق واقعی او را نسبت به خود تحسین کنیم و هرگز او را ناامید نکرده و شادی و خنده او را سرکوب نکنیم . ما می توانیم خوشبخت تر از این که هستیم باشیم به شرطی که اصولی را در زندگی بدانیم به شرطی که روش صحیح زندگی داشته باشیم همه می دانند که خوشبختی بستگی به تصور ما از زندگی مان دارد به همین دلیل است که یک نابینا اظهار می دارد که من خود را خوشبخت ترین افراد احساس میکنم و یک فرد بینا و سالم با داشتن حداکثر امکانات بدترین تصور از زندگی خود دارد . این دو هر کدام یک سری امکانات دارند و یک سری ندارند منتهی یکی چشم خود را بر داشتنها دوخته و دیگری بر نداشتنها , یکی قسمت آفتابی و پر نور را می بیند و دیگری قسمت تاریک را , یکی عشق و محبت را نفرین شده می داند دیگری عامل رشد فکری و زندگی جاوید . اگر حس کنیم که نه زندگی خوب  و نه شادی خوب متعلق به توست و به دنبال شادی و زندگی مورد علاقه خود بگردد در حالی که همه این چیزها در کنار اوست ولی او بی خبرمیباشد مانند انسانی است که در میان درختان انبوه ایستاده و به دنبال جنگل می گردد . در واقع او در متن زندگی سالم و عشق واقعی خود می باشد ولی چشمان خود را بر آن بسته و آن را نمی بیند و در انتظار آینده نشته که زندگی و عشق خود را پیدا کند در حالی همه چیزها در کنار او و به خود او بستگی داشته و این عشق و زندگی واقعی منتظر او می باشند و این فرد در انتظار هدفی در آینده می باشد وقتی به آن هدف رسید آن را ضایع می کند زیرا هدف ها ی دیگری پیش روی او ظاهر می شوند و تمام زندگی او در دویدن به سوی این هدفها طی می شود و هرگز عشق واقعی خود و زندگی دلخواه خود را نمی یابد . پس بهتر است که همان طور که برای رسیدن به آینده ای بهتر می کوشد از حال هم که آینده دیروز است لذت ببرد و آن را درک کند هر کسی در جهان در سوی خوشبختی است . ولی برای پیدا کردن آن فقط یک راه حل وجود دارد , احساس خوشبختی و عشق واقعی فقط باید آن را حس کنی و دریابی و این مقدور نیست مگر با ایجاد یک طرز تفکر صحیح در مورد آن و اعتماد دو طرف به یکدیگر . آنچه شما را خوشبخت می کند آن نیست که چه هستید و چه دارید بلکه مهم آن است که در مورد اینها چگونه می اندیشید . انسان ها عموما خوشبختی را در برخورداری از نعمات مادی زندگی می دانند در حالی خوشبختی با برخورداری از این نعمت یکی نیست و این دو مساوی یکدیگر نیستند . برخورداری مادی به تنهایی مشکلات زندگی را حل نمی کند بلکه بسیاری اوقات مساله ساز نیز می باشد و جلوی عشق واقعی و زندگی درست را نیز سلب می کند . مثالهای زیادی داریم از افرادی که به دلیل رفاه مطلق دچار مرگ انگیزه شده اند و مرگ انگیزه مساوی است با کسالت و نابودی عشق و بالاخره پوچی که هیچ چیزی بد تر از سیر مطلق نیست .

عوامل موثر در خوشبختی

1_سطح انتظار : به این معنی که باید بین داشته ها و سطح انتظار تناسبی معقول وجود داشته باشد در واقع بایستی برخورداریمان را نسبت به سطح انتظارمان از زندگی تنظیم کنیم زیرا این تناسب نقش مهمی رادر رضایت خاطر ما از زندگی مان بازی می کند اگر غیر از این باشد در حال دویدن بی نتیجه هستیم.

2_تعادل منطقی در تفکر: انسان ها در یک تقسیم بندی به دو گروه الف و ب تقسیم می شوند , گروه الف بیش از اندازه به خوشی و خوشبختی می اندیشند و همه چیز را وسیله رسیدن به خوشبختی قرار می دهند اینان دچار خستگی و به ظاهر اهدافی واهی می رسند و همواره در حال دویدن می باشتد . گروه ب اصلا به خوشبختی فکر نمی کنند و همواره فکرشان این است که خداوند انسان را در بد بختی و رنج آفریده است و به وسیله آن هم امتحان می کند و هیچ گاه احساس خوش بختی نمی کنند و زندگی شادمانه ای را تجربه نکرده و برای تغیر زندگی اقدامی نمی کنند معمولا زود پیر می شوند و یا دچار بیماری های مختلف می گردند .

3_ انعطاف پذیری : برخی از انسان ها چنان رسمی , خشک و مقرراتی هستند و فکر می کنند تصمیم آنها , گفته آنها و نظر آنها وحی منزل است . اگر کوچکترین تغییر در آنها ایجاد شود جای زمین و آسمان عوض می شود , انعطاف پذیری شادمانی را استمرار می بخشد و زندگی را آسان و زیبا می کند و موجب خوشحالی دیگران می شود . دانشمندی گفته است : همه می دانند که سختها سقوط خواهند کرد و نرم ها پیروز خواهند شد , آب که نرم ترین چیزهای روی زمین است با چکیدن روی سنگ , سنگ را سوراخ می کند انسان تا زنده است نرم و انعطاف پذیر است و چون میمیرد سخت و شکننده می شود نرمی راه زندگی و سختی راه زندگی است . تجربه نشان داده است که انسان های سخت و یک دنده از لحظه های زندگی خود لذت نمی برند و دیگران نیز در کنار آنها خوشحال نمی باشند .

4_ کرامت نفس : کرامت نفس نه تنها عشق به خود وطرف مقابل می باشد بلکه عشق به تمام زندگی است کرامت نفس زیباترین خصوصیت یک انسان شایسته است چنین انسانی هم ارزش خود را می داند و هم به طرف مقابل عشق می ورزد بنابراین این فرد هم محبوب دلهاست و تیز همواره در زندگی احساس خوشبختی خواهد کرد .

5_ زندگی را سخت نگرفتن : خیلی از افراد را می شناسیم که زندگی ساده و راحت خود را مشکل و سخت می کنند با ایجاد تشریفات غلط و آداب و رسوم ساختگی , البته اگر سنتها از فطرت پاک انسان سرچشمه گرفته باشد بسیار قابل احترام و ارزش هستند و نه تنها مزاحم زندگی نمی شوند بلکه خود موجب خوشبختی می شوند اما سنتهایی که ما در زندگی داریم این گونه نیستند ما باید عادت کنیم که راحت و ساده زندگی کنیم بی شک همه می دانیم سادگی همیشه زیبااست و نتیجه این تشریفات باعث می شود که رفت و آمد بین اقوام قطع شود و این اقوام یک مهمانی ساده را به مهمانی که تشریفات و آداب و رسوم

ساختگی ترجیح می دهند .

نگرش انسان از کلمه عشق

در واقع ما انسان ها به جای آن که خلق کننده اندیشه ها باشیم تقلید کننده کلمات هستیم , انسانهایی داریم که دانش , محبت , عشق در آنها رشد نکرده و فقط ظاهر شان را به لعابی اندوده کرده اند به همین دلیل است که گاهی انسانهایی

( یا بهتر بگوییم به افراد تحصیل کرده ای ) برمی خوریم که فهم و درک اندکی دارند به همین دلیل این انسان ها بیش از سایر انسانهای دیگر مغز های آشفته دارند واین مانعی بزرگ است برای ابراز محبت به طرف مقابل .به همان اندازه انسان از درک,فهم,محبت وعشق صحبت می کنند باید به ابراز آن بپردازند چون فکر وحرفی که عمل در ان نباشد عملی پوچ وبی فایده می باشد,بر همین اساس پاره ای از فیلسوفان اعتقاد دارند که ما انسانها باطنا مخلوقاتی دور نگریم وزمانی به روشنترین وجه پدیده ای را مشاهده می کنیم که از ان فاصله بگیریم چرا که جزئیات باعث اختلال است و دانسته های اندک در مورد محبت وعشق مانع شناختهای عمیق تر میگردد یعنی اگر درباره عشق و رابطه دوستی دانش سطحی کسب کرده باشیم احتمالا خود مانعی برای شناخت دقیق ترآن خواهد شد و هنگامی که با این مورد بیش از اندازه انس بگیریم وبه آن اهمیت بدهیم از آن دور می شویم زیرا در مورد محبت وعشق فقط چیزهای تازه است که احساس کنجکاوی انسان ویا هر دو طرف را تقویت می بخشد یکی از دانشمندان می گوید : من مایلم به جای یک از صفر شروع کنم ,زیرا اگر بخواهیم از یک آغاز کنم اعداد دو,سه و.......خود به خود در اوج قرار می گیرند ولی صفر در عین حال که خنثی وبی حرکت  وپوچ است اما به هر طرف می تواند حرکت کند ودر عین حال که هیچ است همه چیز می تواند باشد پس بهتر است که ما از صفر شروع کنیم تا بهتر به هدف خود برسیم . عشق و محبت نیز از صفر شود بهتر است تا عشق ریشه خود را در خاک وجود دو طرف جا دهد این طور است که عشق از بن و پایه شروع به رشد می کند و نهال محبت در وجود دو طرف ریشه می دواند .

سوال: 1_ آدمی از زندگی در این عالم چه می خواهد ؟

2_ مقصود از عشق و محبت در انسان چیست ؟

3_ افرادی که تحت عشق قرار می گیرند باید چه خصوصیاتی داشته باشند ؟

حال جواب این سوالات را می دهیم . هدف از عشق و محبت عبارت است از عشق به زیبایی چراکه اگر این نیاز و یا به عبارتی دیگر احساس زیبایی و عشق در انسان تقویت گردد در متعالی ترین شکل خود دیدار جمال طرفین یا معشوق را باعث خواهد گشت و غایت کمال در عشق به زیبایی و محبت خواهد جست . افلاطون می گوید : هدف از عشق و محبت دوستی و مبارزه علیه زشتی , تصنع و ساختگی است اگر این هدف برآورده شود انسان از ریا کاری , تظاهر و دروغ که صفات یک انسان متعالی نیست دوری می جوید همین دوری گزینی از این کارها مسیر عشق اصلی , دوستی واقعی و سازنده را فراهم میسازند .

از طرف دیگر دروسو معتقد بود که هدف از عشق و محبت تامین آزادی , اعتماد به یکدیگر برای دو طرف می باشد زیرا با عشق و محبت است که انسان و یا بهتر بگوییم دو طرف به خلاقیت , استقلال , اعتماد به نفس , نیک اندیشی و بزرگی و عظمت عشق دست میابند و عشق درونی همانا تحقق تمامیت خود توسط خویشتن است . حال اگر با نگاهی مجد به این کلمه که بزرگان در مورد این کلمه و کلمات دیگر به ما تعلیم و گوش زد کرده اند و یا در مدارس و دانشگاهها چیزهای واهی را به ما تعلیم داده اند نه تنها ارتباطی با این اهداف ندارد بلکه در پاره ای از موارد ارتباط وارونه را به دنبال دارد , آنچه که پیش رو داریم تلاشی است برای نشان دادن این وارونگی ها و اره یابی به فراسوی آنچه که به نام این کلمه سه حرفی رخ می دهد که مغایر با اهداف والای عشق و محبت است و پرده برداری از لابه های پنهان و مخوفی که به نام عشق رخ می دهد و باز نمایی دستکارهای تباهی زایی که بر روح و روان ما انسان ها صورت می گیرد و همچنین نمایان ساختن روشهای مسموم و مصدوم کننده ای که در فرایند عشق و محبت انجام می گیرد . زیرا این گونه روشها و اقدامات موجب می شود ما انسانها به مانند جامعه زنبوران دسته دسته در پیرامون اجبارها و القاهای تربیتی و عشق دروغین خیمه می زنیم و با اقتباس از دیگران خود را فراموش می کنیم و با تکیه بر آموخته های تلقینی قدرت کشف , عشق ورزی و محبت را از دست می دهیم پیداست که بدیهی ترین محصول این نوع عشق و محبت محو فردیت و قربانی شدن جوهره نامتعیین هر فر ددر فضای مغشوش و مخدوش عشق و محبت یک جانبه و صوری نگری است که حاصلی جز عقیم شدن تفکردر بعد ذهنی و عایق شدن قلب انسان در بعد عاطفی می شود و دیگر عشق و محبت ارزشی به خود نمی گیرد . حال این است که ما انسانها با توجه به وضع کنونی جامعه و چیزهای سطحی که به آموزش داده اند عشق را فقط هوس و لذات جنسی می دانیم اما تاسف برای افرادی که این کلمه سه حرفی باارزش و پر معنا را بی ارزش و به چشم یک هوس به آن می نگریم در حقیقت عشق دارای معانی از جمله عشق به خدا , مادر , پدر و ... می باشد . و این واقعیت را باید قبول کنیم که ایثار , گذشت , محبت و فداکاری همگی از این کلمه سه حرفی نشات میگیرد این عشق است که مادر این کلمات چاک و قشنگ می باشد عشق است که زاییده این کلمات می باشد تاسف برای کسانی که عشق را وسیله و کینه بین یکدیگر قرار می دهند . ثابت شده است که زندگی با پول و ثروت نه خریده می شود و نه با گردن کلفتی زندگی را وادار به تسلیم شدن کرد وزندگی را با ب میل خود تغییر داد بلکه این را باید بپذیریم که زندگی از ما پول دار تر و لاتر می باشد تنها وتنها راهی که زندگی را به زانو نشاند این کلمه سه حرفی است که در جلوی چشم بعضی از ما بی ارزش و حتی نفرت انگیز بوده است می باشد با عشق است که زندگی تسلیم ما انسان ها می شود ودر جلوی ما سر تعظیم فرود می  آورد وما می توانیم فرمان کشتی زندگی را به کمک ناخودای آن کشتی که عشق می باشد به هر سمت و سوی سوق دهیم وآن را به ساحلی که آرامش آینده ما ست برسانیم پس بیایم که به این کلمه سه حرفی گر چه با ارزش است و لی ما از آن بی خبر می باشیم به دید دیگر به آن نگاه کنیم .

سطحی نگری در مورد این کلمه جز بی راهی و افتادن در طوفان زندگی چیزی را برای ما به ارمغان نمی آورد و تنها وسیله نجات ما انسانها عشق و محبت دو طرف به یکدیگر می باشد عشق به معنی علاقه شدید قلبی است نه علاقه شدید سطحی ،نه علاقه شدید هوس رانی بالاترین عشق ،عشق به خدا می باشد.

امیدوارم در تمام مراحل زندگی خود موفق باشی وبه زندگی جدیدت طور دیگه ای نگاه کنی و زندگی را فدای موارد بی ارزش نکنی

نظرات 1 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1388 ساعت 21:06 http://www.tehranbax.ir

سلام خوبی؟[نیشخند]

عجب وبلاگ تووووووپی داری دمت گرم[بغل]

به منم اگه سر زدی افتخار دادی [خجالت]
اگه مایل به تبادل لینک و بنر هستی بگو

خوش حال میشم باهات آشنا شم[قلب]
راستی نویسنده می خوام اگه میتونی بهم بگو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد