نمونه سوالات کنکور سراسری در مورد استعاره .......................
1ـ در هر گزینه به جز گزینهی ... استعاره و تشبیه بکار رفته است ؟ ( ریاضی و فنی 81 /1380
ج ) کیام ؟ شکوفهی اشکی که در هوای تو هر شب زچشم ناله شکستم ، به روی شکوه دویدم
د ) نبود از تو گریزی ، چنین که بار غم دل زدست شکوه گرفتم ، به دوش ناله کشیدم
در هر گزینه هم باید تشبیه موجود باشد و هم استعاره اما در یکی از گزینهها تشبیه یا استعاره یا هیچ یک ، نباید موجود باشد . توجه کنید :
« تشبیه » ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است و دارای چهار پایه ( = رکن ) است : مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را داریم .
مشبهبه : چیزی یا کسی که « مشبه » را به آن مانند میکنیم . ادات تشبیه : کلمهای که نشان دهندهی همانندی و شباهت است . مانند ( چون ، مثلِ ، همانندِ ، مانندِ ، شبیه ، بکردار و بهسان و … ) وجه شبه : ویژگی یا وجه مشترک میان مشبه و مشبهبه را گویند . از این 4 پایه وجود ( مشبه ) و ( مشبهبه ) الزامی است . زیرا طرفین اصلی تشبیهاند اما ( ادات تشبیه ) یا ( وجه شبه ) یا هر دو میتوان محذوف باشد . اگر یکی از طرفین اصلی ( تشبیه ) یا ( مشبهبه ) را حذف کنیم موضوع تشبیه را به فراموشی سپردهایم و از آرایهی جدیدی به نام ( استعاره ) بهره گرفتهایم .
استعاره : هر گاه کلمهای را در غیر معنی اصلی آن به دلیل مشابهت بکار ببرید از آرایهی استعاره استفاده کردهایم به عبارت دیگر استعاره نوعی آرایهی ( مجاز ) است به علاقهی مشابهت .
در بیت ( ب ) هر یک از ترکیبهای اضافهی ( روی بخت ) و ( چهره عمر ) یک استعاره است زیرا برای ( بخت ) روی و چهره عاریه داده شده و برای ( عمر ) نیز چهره و صورت عاریه داده شده است و این همان ترکیبی است که در دستور زبان به آن ( اضافهی استعارهای ) گویند . در مصراع دوم نیز دوبار از ( ادات تشبیه = چو ) استفاده شده که نشان دهندهی استفادهی مکرر از آرایه تشبیه است .
در بیت (ج) بدون ذکر ادات تشبیه در مصراع اول خود را به ( شکوفهی اشک ) همانند کرده در حالی که ترکیب ( شکوفهی اشک ) به تنهایی یک تشبیه است که در دستور زبان فارسی نیز تحت عنوان ( اضافه تشبیهی ) مطرح میشود . همین قطرهی اشکی در صفحهی چشم ظاهر میشود . مانند شکوفهای که در بوته و گیاه ظاهر میشود . در مصراع دوم هر یک از ترکیبهای اضافی ( چشم ناله ) و ( روی شکوه ) یک آرایه استعاره است ؛ زیرا که بری ( ناله ) چشم و برای ( شکوه ) روی و چهره عاریه است بدین ترتیب در این بین دو آرایه ( تشبیه ) و ( استعاره ) بکار رفته است .
در بیت (د) ترکیب اضافی ( بار غم ) یک آرایه ( تشبیه ) و ( استعاره ) بکار رفته است .
در بیت ( د) ترکیب اضافی ( بار غم ) یک آرایهی تشبیه فاقد ادات تشبیه است یعنی ( غم و اندوه ) به ( بار ) مانند شده که باید مقصد حمل و کشیده شود . در مصراع دوم نیز هم عاریه داده و دوباره آرایهی استعاره را بکار برده است . پس در این بیت هم دو آرایهی تشبیه و استعاره را میتوان تشخیص داد .
در بیت ( الف ) فاقد دو آرایه مذکور است ؛ لذا پاسخ نیز همین گزینه است .
در کدام گزینه استعاره بکار رفته است ؟ ( هنر 1381 )
الف ) دلا ! تا کی در این زندان فریب این و آن بینی یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
ب ) سر آلب ارسالان دیده ز رفعت رفته بر گردون به مروآ تاکنون در گل تن آلب ارسلان نرسی
ج ) عطا از خلق چون جویی گر او رمان به گویی به سوی عیب چون جویی گر او را غیب دان بینی
د ) مسلمانان ، مسلمانان ، مسلمانی ، مسلمانی از این آیین بیدینان ، پشیمانی ، پشیمانی
1ـ در بیت فوق کلماتی ( زندان ) استعاره از جهان مادی دنیا و ( چاه ظلمانی ) نیز به همان مفهوم و یادآور آرایهی استعاره است .
2ـ تن کی در گل و خاک نهاده شده باشد کنایه از ( مُردن و دفن شدن ) است اما استعاره ندارد .
3ـ این بیت فاقد استعاره است .
4ـ سنایی در بیت با تکرار ( مسلمانان ) همچنین ( مسلمانی ) قصد دارد تا مدعیان اسلام را متوجه کند که اگر مسلمانان واقعی هستید به اسم مسلمانی استفاده نکنید بلکه رسم و آیین و سنت اسلامی را عملاً بر پای دارید و بدان عامل باشید و از کسانی نباشید که از اسلام بهرهای نبردند .
در کدام گزینه آرایهی استعاره بکار رفته است ؟ ( علوم تجربی 82 / 1381 )
الف ) گهی با من به صلحی گه به جنگی خدا توبه و معادت زین دو رنگی
ب ) به کام دشمنم کردی نه نیکوست که بدکاری است دشمنی کامی ای دوست
ج ) وگر بار جهاندار آخر سر مهر به گل رخ گفت کای سرو سمن چهر
د ) به ناخن سنگ بر کندن زگهسار به از حاجت به نزد ناسزاوار
در همهی کتابهای درسی از جمله زبان و ادبیات فارسی پیشدانشگاهی آرایهی استعاره طرح و وصف شده است ؛ لذا فرقی نخواهد کرد که مثالها از غیر کتابهای درسی گزینش شده باشند ابتدا به توضیحی دربارهی آرایهی استعاره توجه کنید : استعاره : به کار بردن لفظ در غیر معنی اصلی آن است . این تعیرف شاید در ذهن شما آرایهی ( مجاز ) را ؟؟؟ میکند اما توجه داشته باشید که استعاره هم میتواند نوعی مجاز باشد به شرط آن که رابطه و پیوند و علاقه آن از نوع شباهت باشد . به عبارت دیگر مجاز به علاقهی مشابهت را میتوان استعاره نامید . از سوی دیگر استعاره با آرایهی تشبیه نرتبط است . بدین گونه که در یک تشبیه 4 رکن و پایه ( مشبه ، مشبهبه و ادات تشبیه و وجه شبه ) مطرح است . اگر از ارکان 4 گانه تشبیه سه رکن را حفظ کرد و فقط یکی از دو طرف و رکن اصلی تشبیه ( مشبه ) یا ( مشبه به ) باقی بماند و مابقی محذوف باشد آرایهی استعاره پدید میآید . استعاره در اصل تشبیهی است که موضوع تشبیه در آن به فراموشی سپرده شده باشد اگر ( مشبهبه ) ذکر شود و مشبه محذوف باشد نوعی استعاره به وجود میآید ( استعاره مصرحه ) و اگر ( مشبه ) ذکر شود و مشبهبه محذوف باشد اما از لوازم و ویژگیهای مشبهبه نیز همراه مشبه ذکر شود . نوعی دیگر از انواع استعاره ( مکنیه ) حاصل میشود که یا به صورت ترکیب اضافی مطرح میگردد یا به صورت یک جمله اسنادی بیان میشود . استعاره در هر صورت از تشبیه رساتر و خیالانگیزتر است . چون ذهن برای دریافت آن بیش از دریافتن یک تشبیه تلاش میکند و استنداذ هنری به همین تلاش ذهنی بستگی دارد .
در بیت (3) جهاندار به ظاهر درخت (سرو) را مورد خطاب قرار داده و به او چهرهای همچون گل یاسمنی نسبت داده است اما منظورش همان معشوق و انسان است . پس ( سرو سمن چهر ) آرایهی استعاره دارد .
در گزینههای دیگر از استعاره خبری نیست.
در کدام گزینه استعاره به کار رفته است ؟ ( زبان خارجی 82 / 1381 )
الف ) پیش صاحب نظران ملک سلیمان باد است بلکه آن است سلیمان که ملک آزاد است
ب ) از این اندیشه کان سرو سهی داشت دل فرزانه شاپور آگهی داشت
ج ) که هست این جا مهندس مردی استاد جوانی نام او فرزانه فرهاد
د ) خاکی است که رنگین شده از خون ضعیفان این ملک که بغداد وریاش نام نهادند
استعاره میتوان مجاز به علاقه پیوند مشابهت دانست بدین معنی که لفظی را به دلیل شباهت به جای لفظ دیگر به کار برد . از طرف دیگر میتوان گفت که ( استعاره ) نوعی تشبیه است . که در آن موضوع تشبیه به فراموشی سپرده شده است . اگر یک تشبیه در نظر بیاورید که از 4 پایه و رکن ( مشبه ، وجهشبه ، ادات تشبیه و مشبهبه ) درست شده باشد . میدانید که ( وجه شبه ) و ( ادات تشبیه ) را میتوان حذف کرد اما دو طرف اصلی تشبیه ( مشبه ، مشبهبه ) باید موجود باشند . چنان چه از دو طرف اصلی تشبیه یکی را هم حذف کنیم و فقط ( مشبه ) یا ( مشبهبه ) باقی بماند در این صورت موضوع تشبیه را به فراموشی سپردهایم .
1ـ در مصراع اول آرایهی تشبیه بکار رفته است و ملک سلیمان در ناپایداری و زودگذری به یاد مانند شده است .
2ـ اندیشه وپژهی انسان است که در آن به سرو نسبت داده شده و آرایهی استعاره ساخته است . چون غرض از سرو سهی انسان زیبا و خوش منظر و قد برافراشته است . متوجه میشوید که در این گونه استعاره در بردارندهی آرایهی ( شخصیت بخشی ) نیز هست .
3ـ در این بیت نیز از تشبیه یا استعاره استفاده اثری نیست.
4ـ در این بیت نیز از ( استعاره ) استفاده نشده است .
در کدام گزینه استعاره بکار رفته است ؟ ( علوم ریاضی و فنی 83/1382 )
الف ) اگر چه جرم او کوه گران است تو را دریای رحمت بیکران است
ب ) زعشق ، آفاق را پر دود دیدم خرد را دیده خواب آلود دیدم
ج ) چنان مشهور شد در خواب رویی که مطلق یوسف مصر است گویی
د ) پس آن بهتر که خود را شادی داری در آن شادی خدا را یاد داری
به کار بردن لفظ در غیر معنی اصلی آن است . این تعریف شاید در ذهن شما آرایهی ( مجاز ) را تداعی میکند اما توجه داشته باشید که استعاره هم میتواند مجاز باشد به شرط آنکه رابطه و پیوند و علاقهی آن از نوع شباهت باشد . به عبارت دیگر مجاز به علاقهی مشابهت را میتوان استعاره نامید . از سوی دیگر استعاره به آرایهی تشبیه مرتبط است بدین گونه که در یک تشبیه 4 رکن و پایه ( مشبه ـ مشبه به ـ اداوات تشبیه و وجه شبه ) مطرح است . اگر از ارکان 4 گانه تشبیه سه رکن را حذف کنند و فقط یکی از دو رکن اصلی تشبیه ( مشبه ) یا ( مشبه به ) باقی بماند و باقی محذوف باشد آرایهی استعاره پدید میآید . در اصل تشبیهی است که موضوع تشبیه در آن به فراموشی سپرده شده باشد . در استعاره لفظ در غیر معنی اصلی بکار میرود . استعاره در واقع نوعی تشبیه است که در آن موضوع تشبیه به فراموشی سپرده شده است . و به تعبیری دیگر میتوان گفت که ( استعاره ) نوعی مجاز به علاقهی شباهت است که گاهی از دو طرف اصلی تشبیه ( مشبه و مشبه به ) فقط ( مشبه به ) ذکر میشود و طرف دیگر آن اراده میشود و گاهی پایهی ( مشبه ) ذکر میشود و البته این ویژگی یا جزء میتواند به ( مشبه ) اضافه گردد همین به صورت مضاف و مضاف الیه بیان شود و یا میتواند از این ویژگی یا جزء به ( مشبه ) اسناد داده شود استعاره از آرایهی تشبیه و مسافر و خیال انگیز تر است و در برانگیختن عواطف مؤثر تر است . در استعاره مکنیه اگر ( مشبه به ) انسان باشد به آن ( تشخیص یا شخصیت بخشی ) گفته میشود . اگر در استعاره مکنیه مشبه به آن انسان باشد آرایاهی شخصیت بخشی نیز در آن موجود است ، لذا در مصراع دوم فرد شخصیت انسانی پیدا کرده و صاحب چشم هم شده است .
1 ـ جرم در سنگینی و بسیاری به (کوه ) مانند شده و به غیر از ادات تشبیه بقیهی ارکان تشبیه ذکر شده است و در مصراع دوم آن ( دریای رحمت ) در بی پایان و سعت به دریا مانند شده است ، لذا دوباره فریب فوق از آرایهی تشبیه استفاده شده است .
2 ـ دود که از ویژگیهای ( آتش و آتش سوزی ) است بی آن که از ( آتش ) اسمی برده شود با واژهی ( عشق ) همراه شده است و شاعر بجای آنکه بگوید عشق مثل آتش همه جا را پر دود کرده است با حذف ( مشبه به ) دود را به ( عشق ) عاریه داده و از آرایهی استعاره سود جسته است در مصراع دوم یکبار دیگر به واژهی ( خرد ) عضو بدن انسان یعنی چشم را عاریه داده و آن را { خواب آلود و خمار آلود } نشان داده است و در این کیفیت یکبار دیگر از آرایاهی استعاره استفاده کرده است .
3 ـ شخص مورد نظر ( مشبه ) در زیبایی و ضرب ( روی ( وجه شبه ) به کلمهی دیگری ( ادات تشبیه ) به یوسف مصر ( مشبه به ) مانند شده است و هر یار این تشبیه ذکر شده است .
4 ـ از آرایههای ( تشبیه ) یا استعاره خبری نیست و صرفاً دو کلمهی ( شاد ) و ( یاد ) که قافیه ی شعر هستند با یکدیگر نوعی آرایه لفظی ( جناس ناقص ) یا ( جناس اختلافی ) دارند .
از همهی ادبیات بجز بیت ……… آرایهی استعاره بکار رفته است ؟ ( زبان خارجی 83 ـ 1382 )
1 ) درون دلت شهر بند است راز شگر تابنید در شهر باز
2 ) صدف وار گوهر شناسان راز دهان جز به لؤلؤ نکردند باز .
3 ) از آن مرد دانا دهان دوخته است که بیند که شمع از زبان سوخته است .
4 ) حذر کن زبان ده مرده گوی چو دانا یکی گوی و پرورده گوی
میدانید که تشبیه 4 پایه و رکن دارد کخ ( وجه شبه ) و ادات تشبیه ) را میتوان حذف کرد اما ( مشبه ) و ( مشبه به ) طرفین اصلی تشبیه نامیده میشود و حذف آن جایز نیست حال اگر از طرفی اصلی تشبیه یک پایه نیز حذف کنیم موضوع تشبیه به فراموشی سپرده میشود و آرایهی ( استعاره ) پدید میآید . با این وصف میتوان گفت استعاره نوعی تشبیه است که در آن موضوع تشبیه به فراموشی سپرده شده است . اگر ( مشبه ) را حذف کنیم و ( مشبه به ) باقی بماند استعاره مصرحه ساخته میشود و اگر ( مشبه به ) را حذف کنیم و یکی از ویژگیها یا لوازم آن را به همراه ( مشبه ) بکار ببریم نوعی دیگر از استعاره ساخته میشود که به آن ( استعاره مکنیه ) میگوییم . استعارههای مکنیه میتواند به صورت مضاف و مضافالیه مطرح شود یا به صورت یک جملهی اسنادی بیان شود . البته استعاره را میتوانیم نوعی ( مجاز ) بدانیم زیرا در آن کلمهای به دلیل شباهت بجای کلمهای دیگر بکار میرود . پس از استعاره مجاز به علاقهی شباهت است اگر از تشبیه ( او مثل شیر شجاع است ) مشبه ( او ) را حذف کنیم و جای آن لفظ شیر را بکار ببریم در حالی که منظورمان از ( شیر ) همان شخص شجاع است میگوییم ( شیر ) در غیر معنی خود بکار رفته است و چون دلیل و علاقهی این کار شباهت بوده است پس ( شیر ) استعاره از انسان شجاع است ……… از آن جایی که ذهن شنونده برای درک استعاره به تلاش بیشتری نیاز دارد و نتیجهی این تلاش ذهنی رسیدن به لذت ادبی و معنوی است پس استعاره از تشبیه رسانتر و بلیع تر است در بیت اول ( راز ) شخصیت انسانی پیدا کرده و زندانی و محبوس شده است و در کمین نشسته است تا از این زندان بگریزد ؛ به عبارت دیگر بیت دارای ( تشخیص ) است و تشخیص نیز نوعی استعاره مکنیه است . در بیت دوم ؛ کلمهی ( لؤلؤ ) به معنی ( مروارید ) بجای سخن سنجیده و ارزشمند بکار رفته است و آرایهی استعارهی مصرحه . در بیت سوم شمع به انسان تشبیه شده و ( انسان ) حذف شده و عضو گویایی انسان به شمع عاریه داده شده است . در بیت چهارم : تشبیه بکار رفته است اما از استعاره اثری نیست .
در کدام بیت همهی آرایههای ( جناس ، استعاره ، کنایه و تشبیه ) موجود است ؟ ( علوم تجربی 83 و 1382 )
1 ) آن کس که سر بر جیب قناعت فرو نبرد بگزاد تا به چاه مذلت فرو رود
2 ) مهمان سراست خانهی دنیا که اندرو او یک روز این بیاید و یک روز او رود
3 ) گفتم بینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیم و مشتاق تر شدم
4 ) گویند روی سرخ تو سعدی کی زرد کرد؟ اکسیر عشق بر مسم افتاد و زیر شدم .
جناس : هر گاه در نشر یا نظم دو کلمه بیاورند که هماهنگ و هم جنس به نظر آیند آرایه جناس بکار بردهاند جناس انواعی دارد :
الف ) جناس تام : دو کلمهاند جهت املاء و تلفظ یکسان ولی در معنی متفاوت باشند ( گور L قبر ) گور ( گورخر )
ب ) جناس ناقص که بر سه نوع است :
1 ـ ناقص حرکتی : کلمههای جناس در صوتهای کوتاه با هم اختلاف داشته باشند : اِنعام ـ اَنعام
2 ـ ناقص اخلاقی : اختلاف دو کلمه در حرف اول و سطر آخر است : کیش و ریش ـ بخت و رخت ـ دار و دام
3 ـ ناقص افزایشی : یکی از دو کلمه نسبت به دیگری حرفی در اول و یا وسط یا آخر افزوده دارد : دست و دوست
استعاره : هر گاه لفظی به دلیل مشابهت بجای لفظ دیگر به کار رود استعاره نام دارد . استعاره از یک یو با ( مجاز ) مرتبط است چون بکار بردن لفظ است در غیر معنی اصلی آن از طرف دیگر با ارایهی تشبیه مرتبط است بدین گونه که اگر از طرفین اصلی تشبیه یکی از حذف کنیم یعنی مشبه یا مشبه به را حذف کنیم آرایه استعاره ایجاد میشود . استعاره در واقع نوعی تشبیه است که در آن موضوع تشبیه به فراموشی سپرده شده باشد . اگر ( مشبه ) حذف شده باشد اگر ( مشبه ) حذف شده است ( استعارهی مصرحه ) درست میشود و چنانچه ( مشبه به ) محذوف باشد اما از لوازم و ویژگیهای آن به همراه مشبه بیاید ( استعارهی مکنیه ) پدید میآید . این نوع استعاره با به صورت ( مضاف و مضاف الیه ) بکار میرود یا به صورت یک جملهی اسنادی بیان میشود .
استعاره در هر دو صورت از آرایهی تشبیه و ساتر و خیال انگیزتر است زیرا ذهن شنونده برای دریافت آن به تلاش بیشتری نسبت به دریافت تشبیه نیازمند است و همچنین تلاش ذهنی موجب استذلا هنری می گردد .
کنایه : به معنی پوشیده سخن گفتن است اگر عبارت یا لفظی بیان شود که یک معنی عادی و ظاهری داشته باشد اما قصد گوینده آن معنی ظاهری نباشد و یک مفهوم درونی و باطنی داشته باشد که فرض گوینده همان باشد از آرایه کنایه استفاده کرده است .
تشبیه : ادعای همانندی دو یا چند چیز است و 4 پایه دارد ( مشبه ) چیزی یا کسی است که قصد مانند کردن آنرا دارم ( مشبه به ) چیزی یا کسی است که مشبه را به آن مانند میکنیم .( وجه شبه ) صفت و ویژگی مشترک میان ( مشبه ) و ( مشبه به ) را میگوییم و ادات تشبیه کلمهای که نشان دهندهی رابطهی شباهت است ( وجه شبه ) در ( مشبه به ) بارزتر و مشخصتر است ( مشبه ) و ( مشبه به ) را طرفین تشبیه مینامند . ادات تشبیه و وجه مشبه را میتوان حذف کرد .
به بیت 4 ـ توجه کنید : ( زرد کردن چهره ) معنی عدای ندارد و در مفهوم باطنی ( افسردگی ) است ( زرد شدن ) هم به مفهوم ( تعالی و ارزشمنند شدن ) است پس اینها در موارد ( کنایه ) شمرده میشوند . ( مس ) استعاره است زیرا از تشبیه ( مس وجود ) مشبه به که حذف شده و ( مشبه ) باقی مانده و آرایه استعاره پدید آورده است . ( اکسیر عشق ) هم یک ترکیب اضافه است که طرفین تشبیه ذکر شده اما ( ادات تشبیه ) و ( وجه شبه ) محذوف است . در هیچ یک از گزینههای دیگر ، جناس وجود ندارد و همین ملاک تفاوت آنها با گزینهی ( 4 ) است .
در کدام بیت هر سه ارایهی استعاره تضاد و حس آمیزی وجود دارد ؟ ( زبان خارجی ( 84 ـ 1383 .
1 ) منم چون شاخ تشنه در بیماران تویی همچون هوای ابر و باران .
2 ) سخن که نیت در او استعاره نیست ملاحت نمک ندارد ستیزی که استعاره ندارد ( طلاب آملی )
3 ) گفتم ای سرو سهمی بنشین که بنشیند بلا گفتن بشینم و کیهن نه بلا بلاست این
4 ) با من به سلام خشک ای دوست زبان تر کن تا از مژه هر ساعت لعل ترت افشانم ( خالقانی )
مختصراً توضیحی دربارهی سه ارایه مطرح شده :
استعاره : اگر از دو طرف اصلی تشبیه ، مشبه ، یا مشبه به حذف شود دیگر موضوع تشبیه فراموش میشود و آرایهی استعاره ایجاد میشود . اگر ( مبه ) حذف شود و ( مشبه به ) باقی بماند به آن ( استعاره مصرحه ) میگویند و اگر ( مشبه به ) حذف شود و ( مشبه ) به همراه یکی از لوازم و ویژگیهای مشبه به محذوف بکار رود آن را استعارهی مکنیه میگویند و چنانچه در استعارهی مکنیه ( مشبه به ) انسان باشد که از اعضا و ویژگیهای آن به عیر انسان نسبت داده شود آن را مشخص مینامید .
میتوان گفت که استعاره نوعی آرایهی مجاز به علاقه و رابطهی مشابهت است .
تضاد : اگر دو کلمهای در عبارت بیایند که معنی آنها مخالف و ضد یکدیگر باشد تضاد نامیده میشود .
حس آمیزی : اگر خواص و ویژگیهای یکی از حسها 5 گانه را به حس دیگری نسبت بدهیم و به نحوی آن دو حس با هم آمیخته شوند به آن ( حس آمیزی ) می گویند .
مثلاً : یکی از اعمال و ویژگی های مربوط به ( شنوایی ، بینایی ،چشایی ، لامسه و بویایی ) به دیگر نسبت داده شود . سخن شیرین تو را شنیدم
در بیت ( 2 ) : دو بار اصلاح ادبی ( استعاره ) بکار رفته است و نمونه و مصداقی برای آن به عنوان آرایه ذکر نشده است اما ( شعر ) که به وسیلهی زبان ادا میشود و با ( گوش ) شنیده میشود صاحب ویژگی حق ( چشایی ) شده است و به صورت شعر با نمک یا شعری بی نمک ) در آمده است و دو حس ( شنوایی و چشایی ) با هم آمیخته و ( حس آمیزی ) پدید آورده است و از طرف دیگر ( استعاره را به ( نمک ) مانند کرده است و تشبیه گونهای بوجود آورده است .
در بیت ( 4 ) ( سلام ) امری شنیداری است و حس شنوایی مربوط است اما ( خشک ) و ( تر ) با حس لامسه قابل درک است که شاعر این دو حس ( شنوایی ) و ( لامسه ) را در هم آمیخته است ( لعل تر ) استعاره از ( اشک ) است و ( تر و خشک ) با هم تضاد دارند پس در این بیت هر سه آرایهی مذکور موجود است .