نقش بدرخان پاشا در بنیانگذاری اجتماع مدنی
* مقدمه:
یکی از خاندانهای بزرگ و تاریخی ملت کرد که با تلاش چندین سالهشان دهها افتخار و دستآورد ملی را به جای گذاشتهاند، بدرخانها هستند. بدرخانیان، همچون خاندانی کردپرور و رهبران تفکر ملی کرد و آزادیخواه، در شرایط تاریخی نوین، دارای رهبران، سرداران و روشنفکران زیادی بودهاند که نمیشود در دو برگ نقش کرد پرورانهی آنان را نمایان ساخت. پیداست این امر نیاز به کنکاش و بررسیهای همهجانبه دارد اما آنچه را که ما در اینجا برآنیم تا بدان توجه کنیم، روشن کردن زوایای سالهای رهبری این خاندان و تلاش آنان در راستای مدنی کردن جامعهی کردستان میباشد.
* بیوگرافی:
بدرخان پسر عبدالهخان سال 1808 میلادی در شهر جزیره از نواحی بوتان به دنیا آمد، از آنجا که از خاندان مشهور و قدرتمند در آن دیار بود، پدرش امیر بوتان و رهبر ایل (بوهتی) بود، لذا آغاز عمر و تربیت خانوادگی را در شرایطی مساعد و پیشرفته گذراند. ابتدا جهت یادگیری خواندن و نوشتن به حجرهی مسجد بزرگ شهر جزیره فرستاده شد و سپس سوارکاری و هنرهای رزمی آن روزگار را فراگرفت. تا آن زمان که عمر او به 18 سال رسید. در آن برهه و به خواست پدرش جانشین او شد و بعد از رحلت پدر در سال 1821 امیر امارت بوتان شد.
به قدرت رسیدن بدرخان پاشا همزمان شد با مورد هجوم قرار گرفتن کردستان عموماً و ناحیهی بوتان بطور اخص از جانب دو سلطان عثمانی (محمود دوم (1858ـ1839) و عبدالمجید یکم (1839ـ1847) اما در کنار این مسائل بدرخان پاشا یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امرای این امارت بود که در فاصله زمانی سالهای (1821ـ1847) از حکومتش، تفکر ملی کرد را در سطح بالایی مطرح کرد و بنیان اجتماعی مدنی در آن روزگار کاری آسان نبود، چرا که بیسوادی و عقبافتادگی همچون دو بال سیاه برروی زندگی این ملت سایه افکنده بود. برای اثبات آن واقعیت، شرایط زمان آن روزگار را بررسی و روشن کرده تا از این طریق به عظمت کارهای آن امیر کرد پیببریم.
در آن زمان که نواحی تحت سلطهی دولت عثمانی و نواحی زیادی از کردستان تحت آن شرایط زندگی میکردند، پیاده کردن اصول اجتماع مدنی در کردستان اهمیت زیادی برای امیر کرد امارت بوتان پیدا میکرد.
* شرایط زمانی:
وقتی که میخواهیم شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و روشنفکری دولت عثمانی را در نیمهی اول قرن نوزدهم بررسی کنیم به این واقعیت میرسیم که رشوهخواری، خرید و فروش مشاغل و سمتها و مقامها و قدرت، آن دیار را دچار درد و رنج و خانهخرابی و رو به نابودی کرده بود. این بدان معنی است که شرایط ادارهی سیاسی آن دیار به حدی دچار آشفتگی بود که مقام و مسئولیت در آن معامله میشد. پیشرفت در مقام و مناصب بستگی به میزان کم و زیادی رشوه داشت، هرکس بیشتر رشوه میداد مقام و منصب به وی میرسید. حتی خود سلطان عثمانی و مسئولان دولت آن معامله را در حق نواحی مختلف انجام میدادند. نزدیکان سلطان منصبدار امور آن نواحی میشدند بدون آنکه برسطح توانایی و لیاقت و زیرکی آن منصبدار توجه شود. این مسائل از یکطرف و آن سیاستکاریها تأثیر خود را بر روی مسائل اقتصادی، اجتماعی و روشنفکری گذاشته بود، چراکه افراد شایسته جهت منصب والی و دیگر مناصب گماشته نمیشد تا به فکر بالا بردن سطح روشنفکری و شعور اجتماعی مردم باشند و کشور را از شبح ورشکستگی اقتصادی رها سازند یا با نقشههای اصلاحی در جهت پیشرفت اجتماع کار کنند و مردم را از مصیبت و آزار و شکنجه و گرسنگی برهانند. این مسائل و زیاده بر آن تجاوزکاریها و ستمها و دستدرازیهایی که پادشاه و دستاندرکاران بوروکراتیکی که از استانبول به کردستان اعزام میشدند در حق ملت کرد روا داشتند، نتوانست آن ملت را وادار به اطاعت از آنها و تسلیم در برابر آنها کند. ساکنان کردستان نه تنها چشمان خود را بر روی زورگوییها و چپاول آشکاری که حکمرانان عثمانی روا میداشتند، نپوشاندند بلکه برایشان معلوم شد تا از طریق مبارزهای تمام عیار در مقابل سلطان و حکمرانان ترک اوضاع را زیر و رو کنند. این حق روای آنها بود که جهت بدست آوردن حقوق خود و محدود کردن چپرویهای سیاست عثمانیها دست به قیام بزنند و برستمگریها، استثمارگریها و خانهخرابیها پایان دهند و این اقدام از فزونی اعمال وحشیانهی عثمانیها که پایان نداشت سرچشمه میگرفت و کسی نبود که در مقابل ستمکاریها و عقبافتادگیها مانعی ایجاد کند. در آن شرایط هردو سلطان عثمانی به فکر تجدیدنظر در اعمال خویش افتادند تا با بهرهگیری از روشهای اصلاحی دولتشان را از شبح نابودی و مصیبت برهانند. در آن زمان که نواحی تحت سلطهی دولت عثمانی و نواحی زیادی از کردستان تحت آن شرایط زندگی میکردند، پیاده کردن اصول اجتماع مدنی در کردستان اهمیت زیادی برای امیر کرد امارت بوتان پیدا میکرد تا برای آن تلاشی کند به واسطهی اهمیت آن کارهاست که ما این بررسی و تحقیق را انجام دادهایم.
پایگذاری اجتماعی مدنی در قسمتی از کردستان در مقابل چندین قدرت بزرگ اشغالگر که چشمانشان به دیدن این ملت روشن نمیشد، خصوصاً پایگذاری اجتماعی تحت سلطه و سرزمین اشغال شده مانند کردستان و سازماندهی آنها در یک قالب تفکر کردی همگرا، کار آسانی نبود. از طرف دیگر کنار گذاشتن دهها مناقشه و اختلاف عشیرهای خاندانهای آن روزگار کردستان و نزدیک کردن تفکرات دینی متفاوت و طرفداران آنها اعم از مسلمان، مسیحی، یهودی، یزیدی و دهها فرقه و گروه دیگر کاری آن قدر سخت بود که کمتر کس و رهبری حاضر به زیربار رفتن آنها بود. اما سوای تمام این مسائل طولی نکشید که دوباره از نو مبارزه از حالت جنبشی خنثی به جنبش آزادیخواهانهی جدی بدل شد. بوتان نیز همچون مرکز، و امیر بدرخان حاکم بر جزیره بعنوان رهبر این جنبش ظهور نمودند. واقعیتی که نمیتوان آن را از نظر دور داشت این است که منطقهی کردستان به مرکز حکومت عثمانیها در استانبول بود پیدا کرده و به وسیلهی سه ایالت مهم دولت عثمانی محاصره شده بود که عبارت بودند از ارزرم در شمال، موصل در شرق و حلب در غرب که پایگاه مهم دولت عثمانی را تشکیل میدادند.
پایهگذاری اجتماع مدنی کردی در چنان منطقهای و درست کردن قوارهای مستقل برای کردها در قالب دولت عثمانی کاری بس سخت بود چرا که دهها منطقه و ایالت را از پایتخت دولت عثمانی جدا میکرد و اجتماعی پیشرفته به نسبت ساکنان دیگر حکومت عثمانی بوجود میآورد.
در آستانهی واقعیات بالا پایهگذاری اجتماع مدنی کردی در چنان منطقهای و درست کردن قوارهای مستقل برای کردها در قالب دولت عثمانی کاری بس سخت بود چرا که دهها منطقه و ایالت را از پایتخت دولت عثمانی جدا میکرد و اجتماعی پیشرفته به نسبت ساکنان دیگر حکومت عثمانی بوجود میآورد. اما با همهی این مسائل بدرخان پاشا شروع به پایهریزی و بنیانگذاری اجتماعی ـ مدنی و پیاده کردن برنامههای سیاسی خود کرد. آنچه او را در راستای تثبیت حکومت و قدرتمند کردن آن یاری میکرد. تلاشهای مستمری بود که خستگیناپذیر در راستای پیاده کردن قانون و برنامههای سیاسی بردوش ساکنان امارت گذاشته بود. شایستگی و ریزبینی بدرخان پاشا از آنجا نمایان شد که منطقهی تحت سلطهی خود را از درگیر کردن در جنگ مستقیم با والی ارزرم (رشید پاشا) به دور نگه داشت. بدین وسیله بخش بزرگی از نواحی تحت حکمرانی و نیروهای مسلح تحت امر خود را از جنگ و کشتار محفوظ نگه داشته و آنها را برای پیاده کردن اصول جامعه مدنی کرد نگهداشت را از جنگ و کشتار محفوظ نگه داشته و آنها را برای پیاده کردن اصول جامعه مدنی کرد نگهداشت.
اولین اندیشهی بدرخان اتحاد و جمع کردن عشایر و تیرههای مختلف کردستان در زیر سایهی خود و دور کردن اختلاف و چند دستگی از میان آنها بود.
دربارهی اینکه آن امیر بزرگ کرد به چه طریقی و براساس چه برنامهای کارهایش را انجام داد و اجتماع کرد را به آن حد از پیشرفتگی رسانده، بجاست که نقشها و برنامههای پیاده کردن آن اجتماع پیشرفت به نسبت اقداماتی که انجام داده را آشکار کرده و کم یا زیاد زوایای پنهان آنها را برای همگان روشن سازیم.
* زمینهی سیاسی:
اولین تلاش در راستای مدنی کردن در امارت بوتان به صورت سیاسی خود را نمایان ساخته است،اولین اندیشهی بدرخان اتحاد و جمع کردن عشایر و تیرههای مختلف کردستان در زیر سایهی خود و دور کردن اختلاف و چند دستگی از میان آنها بود. در آغاز بدنبال آن بود تا به آسانی سران قبایل کوچک و کم جمعیت را سازمان دهد و سپس جهت سازمان دادن قبایل کرد اطراف مناطق تحت حکمرانی خود اقدام کرد. این کار او در میان سران عشایر به فکر حل و فصل کردن اختلافات خود با امیر بوتان افتادند تا همه با هم جبههای متحد را تشکیل دهند. در این راستا سردار حکاری(نورالله بیگ) اولین رئیس عشیرهی نامدار کردستانی بود که مناقشات خود را با بدرخان حل کرد و طی یک قرارداد دوطرفه تصمیم گرفتند در مقابل سلطهگران ترک قیام کنند. دیری نپائید عبدالله بیگ حاکم جنوب دریاچهی (وان) همراه شش برادر خود با ا میر بوتان پیمان دوستی و همکاری امضاء کردند. سپس محمدخان موکس سردار منطقهی (وان)، خالد بیگ و شریف بیگ سرداران منطقهی (موش) و کور حسین سردار منطقهی (قارص) به صف جبههی متحد پیوستند و پیمان دوستی امضاء کردند که این پیمان بعدها به پیمان مقدس مشهور شد، پیمان مقدس که پیماننامهای سیاسی و اجتماعی و کردی بود، آنچنان اقدام شجاعانه و بزرگی جلوه کرد که تمام امرا و سران عشایر و قبایل در روزگاری آنچنان عقبافتاده و محاصره شده بوسیلهی اشغالگران، همهی مناقشات و اختلافات را کنار گذاشتند و برای خدمت به ملت کرد و تفکر ملی کرد تمام توان خود را گرد هم آوردند تا آنجا که همهی آنها عهد بستند با یک موضوع واحد و همچون نیرویی متحد به مخالفت اشغالگران کردستان برخیزند و سرزمینشان را از زیر سلطه خارج سازند. آنچه بدرخان پاشا در راستای اندیشهی اتحاد و سازمان دادن نیروهای تمام عشایر کرد کمک کرد برهم خوردن روابط سلاطین عثمانی (محمود دوم و بعدها عبدالمجید اول) با سردار ملی (محمدعلی پاشا) بود و آن هم به دنبال شکست سپاه عثمانی در جنگ (نیزب) در برابر سپاه محمدعلی پاشا در 24 حُزیران سال 1939 به فرماندهی ابراهیم پاشا پسر محمدعلی پاشا بود. این رویداد نه تنها باعث از هم پاشیدگی شیرازهی سپاه عثمانی و سلطهگری آنها در منطقه، بلکه سبب برقراری رابطه میان امیر بوتان و سردار مصر شد که با همکاری هم، تهاجمات سپاه عثمانی را محدود کنند.
این رویدادها در مجموع با امیر بوتان چنان کرد که به خود آید و از وضعیت موجود بهره گرفته تا مرزهای حکمرانیش را توسعه بخشد تا آن اندازه که سرداران اردلان از آن جمله (خسروخان جوانمرگ) را به سوی پیمان مقدس بکشد و فصلی نو از همکاری و دوستی را با آنها بنا سازد. برنامههای سیاسی بدرخان پاشا مرزهای عشایر کرد را درنَوردید و بر نواحی اطراف و بیرون از قلمرو او نفوذ کرد. ابتدا روابط خود را با والی بغداد (محمود پاشا) حسنه کرد و با او گفتگو و تبادل نامه و هدایا پرداخت. حتی والی بغداد جهت نشان دادن حُسن نیت خود تعدادی غلام و چند رأس اسب اصیل به عنوان هدیه برای بدرخان پاشا فرستاد. که آنهم به نوبهی خود بزرگی و اهمیت حکمرانی امیر بوتان در نزد والی بغداد را نشان میداد. در کنار این مسایل نگاهی دوستانه به سوی ارمنیها و آشوریها حُسن نیت امیر بوتان را نسبت به آنها که طی سالیان متمادی با کردها زندگی میکردند، نمایان ساخت. این کار برای امیر بوتان اهمیت خاصی داشت چراکه وارد کردن ارمنیها و آشوریها در صف جبهه متحد و داخل کردن آنها به صف مبارزه علیه ترکها جلب نظر همسایههای اروپایی را به دنبال داشت خصوصاً روسیه و بریتانیا و فرانسه را متوجه حکومت امیر بدرخان میکرد. بر همین اساس جایگاه خاصی در حکومتش برای ارمنیها درنظر گرفته بود تا آنجا که (میرمارتو) ی ارمنی فرمانده یکی از سپاهیانش بود.
پیمان مقدس که پیماننامهای سیاسی و اجتماعی و کردی بود، آنچنان اقدام شجاعانه و بزرگی جلوه کرد که تمام امرا و سران عشایر و قبایل در روزگاری آنچنان عقبافتاده و محاصره شده بوسیلهی اشغالگران، همهی مناقشات و اختلافات را کنار گذاشتند
* زمینه اقتصادی:
زمینه مهم دیگری که جایگاه شایستهای را در برنامهی رفرمیستی بدرخان پاشا برخود اختصاص داده بود زمینه اقتصادی بود. ایشان باور داشتند که سامان دادن وضع اقتصادی و پایگذاری زیر ساختهای اقتصادی امارتش عامل مهمی در راستای انجام تمام برنامههایش بود. از این طرف و از طرف دیگر با حل و فصل مسأله زمینهای کشاورزی، تنظیم مالیات، بسط امنیت و آسایش و دور کردن دزدان، راهزنان و آشوبگران از امارتش نام خود را نزد ساکنان منطقهی زیر نفوذش بلند آوازه کرد و با این کار موقعیت خویش را استحکام بخشید تا از این طریق توان مقابله و رویارویی با سلطهگران ترک را داشته باشد و خرابی اصول اقتصادی آنها را به نسبت پیشرفت اصول اقتصادی مناطق تحت کنترل خود را به اطرافیان ثابت کند. اولین قدم برای بهبود وضعیت اقتصادی امارتش حل و فصل مشکل زمینهای کشاورزی دهقانان بود خصوصاً حل اختلاف میان مالکان و رعایا. در این راستا پیمان مقدس تأثیر خود را نشان داد بواسطهی اینکه بیشتر سران قبایل کردستان آنهایی بودند که در پیمان مقدس شرکت داشتند و از برنامهی اصلاحی بدرخان پاشا حمایت و اطاعت کردند.
ایشان باور داشتند که سامان دادن وضع اقتصادی و پایگذاری زیرساختهای اقتصادی امارتش عامل مهمی در راستای انجام تمام برنامههایش خواهد شد.
بر این اساس ایشان اولین مشکل مالکان و رعایا را حل کرده، مالیاتها را تنظیم نموده، سپس مشغول تقسیم زمین میان آندسته از رعایا شدند که زمین نداشتند یا بیکار بودند و برهردو پارچه زمین اجارهبهای چهل روبلی را تعیین کردند که رعایا به راحتی قابل به پرداخت آن بودند. سپس مالکیت زمینهای کشاورزی را بر اساس اینکه هر کشاورز تنها یک سوم محصول را به بدرخان پاشا بدهند تنظیم نمودند. مالیات بر گاو و گوسفند نیز معین شد و در کنار اینها بازرگان را تشویق و ترغیب به گسترش بازرگانی در جهت فعال کردن بازارهای شهر، جزیره و امارات بوتان کرد. و از آنها خواست سرمایههایشان را در جهت اعتلای وضعیت اقتصادی این امارت به کار گیرند. و در عوض امنیت بازرگانان را تضمین میکرد و دزدان و راهزنان را با شدیدترین صورت ممکن سرکوب میکرد. ازطرف دیگر در کنار این کارها به مبارزه با رشوهخواران، راندخواران و چاپلوسان و ریاکاران پرداخت و آنها را متواری نمود. بدین ترتیب امنیت و آسایش را در امارتش برقرار کرده و زمینهای را برای بازرگانان و سیاحان اروپایی و آسیایی جهت آمدن به کردستان و امارت بوتان فراهم نمود.
* زمینهی سربازی:
زمینهی سربازی بستر دیگری از برنامهی اصلاحی امیر بوتان بود. برهمین اساس جا دارد تا نگاهی ریز و سریع دوباره بر آن انداخت. این هم از آنجا سرچشمه میگرفت که با مدنی کردن اجتماع کرد و تثبیت اصول مدنی آن اجتماع در منطقهی جغرافیایی و استراتژیکی مانند منطقهی بوتان نیاز به نیروی سربازی نیرومندی جهت دفاع و جلوگیری از نابودی و تجاوز به آن داشت. در این زمینه بدرخان پاشا با بهرهگیری از تجربه امیرمحمود امیر امارت سوران (1826ـ 1837) تصمیم گرفت از منابع طبیعی کردستان استفاده کرده و کارگاههای سلاح سازی جهت نیرومند کردن و تقویت نیروی سربازی بنیان نهاد. در این راستا اساتید مجرب را به شهر جزیره آورد و به کمک آنها دو کارگاه مهمات سازی و اسلحه سازی را تأسیس کرد. یک کارگاه جهت درست کردن باروت و یک کارگاه برای درست کردن اسلحه، همزمان مایحتاج نیروهایش را تأمین کرده و به سازمان دهی و طبقهبندی نیروها و دادن نشان و مقام سربازی به آنها مشغول شد. بر این اساس بود که نورالله بیگ حکاری را به فرماندهی جبهه شرق و یزدانشیر را به فرماندهی نیروی جبهه غرب و محمودخان موکسی را به فرماندهی جبهه شمال گماشت.
درجههای نظامی را به نسبت
شایستگی میان رهبران قبایل و کادرهای سربازی تقسیم کرد. در همان راستا یک نیروی
دریایی در دریاچه وان تشکیل داده و امارات لازمه آنها را به انجام رساندکه این کار
چند نتیجه بزرگ را به بار آورد. ازآنجمله زنده کردن معاملات بازرگانی مناطق اطراف
دریاچه و همکاری این مناطق در زمینه سربازی ومقابله با دشمنان .علاوهبر این
اصلاحات، ازمردم دعوت کرد که به نیروهایش بپیوندند و جوانان18 ساله را به خدمت سربازی
فراخواند. بدرخان پاشاه برای آنان که وارد خدمت میشدند سه شرط قرار میداد: اول
داشتن مکان برای اسبها، دوم داشتن اسلحه، سوم مهارت اسب سواری، تا با داشتن این
خصوصیات به هنگام ضرورت در مقابله بادشمن به بهترین نحو از امارت و دستاوردهایش
دفاع کنند. این اصلاحات سربازی تأثیرگذار شد و به سپری محکم در راستای محافظت از
دستاوردهای امارت کردستان ومناطق تحت امر بدرخان پاشا بدل شد تا آنجا که با نیروی
این سربازان آن حکمرانی کردی را تا26 سال
استمرار بخشید.
اصلاحات بدرخان پاشا در زمینه اجتماعی محدوده فراتری را در برگرفت، ایشان پیوند خویشاوندی میان کردها و ارمنیها را بنا نهاد و زمینه همکاری میان کردها و ارمنیها را همچون دو ملت دوست و برادر فراهم کرد.
* زمینه اجتماعی: این زمینه نیز بستر دیگری از برنامههای اصلاحی بدرخان پاشا بود تا از این طریق اصول اجتماع مدنی را در جامعه خود پایهگذاری کند. آن کار هم نه از روی عجله و تصادفی بلکه از روی نقشهای سنجیده صورت گرفت. ابتدا اختلافات میان طبقات اجتماع را از بین برد و راه حل شایسته را برای آنها پیدا کرده وحق و حقوق همه آنها را تأمین کرد به اندازهای استثمار را از روی کشاورزان و زحمتکشان جامعه برداشت و ظلم و ستم مالکین و سران عشایر و قبایل را پس از تنظیم باج و خراج محدود کرد و امنیت را در تمام سرزمینش گسترش داد. حقوق از کارافتادگان و بیوه زنان و ایتام داخل مرزهایش را تعیین نمود. ازطرف دیگر جوانان را به کسب علم ودانش ترغیب و مایحتاج این کار را برای آنها تأمین نمود وی جهت تربیت متخصصان خودی، بیداری جوانان کرد و آشنایی آنها با پیشرفتهای علمی تعدادی را روانه اروپا کرد. اصلاحات بدرخان پاشادر زمینهی اجتماعی محدوده فراتری رادر برگرفت، ایشان پیوند خویشاوندی میان کردها و ارمنیها را بنا نهاد و زمینه همکاری میان کردها و ارمنیها را همچون دو ملت دوست و برادر فراهم کرد تأثیرات تربیتهای بدرخان پاشا و مناطق کردستان چنان گسترش یافت که با احترام با روحانیون ارمنی برخورد میشد و به آنان اجازه داده شد تا در کلیساها به عبادت بپردازند و مسائل خود را خود حل کنند. با این اصلاحات تعداد زیادی از ارامنه به طرف بدرخان پاشا متمایل شدند و قول همکاری و خدمت کردن دادند تا در کنار کردهای مسلمان برای استقلال و سربلندی امارت بوتان تلاش کنند و قربانی بدهند.
این تجزیه و تحلیل دربارهی نقش بدرخان پاشا در پایگذاری جامعه مدنی ـ در روزگاری که هیچ نامی از مدنیت و هیچ تلاشی در راستای مدنی کردن اجتماع و هیچ دلسوزی و کمکی برای خیزش و رسیدن به چنین دنیایی نبود، کاری بس سخت و طاقتفرسا بود.
سوای این مسائل نگاه بدرخان پاشا به وضعیت زحمتکشان و حل مسائل آنها یکی دیگر از برنامههای ایشان بود و به زیباترین شیوه با آنها همکاری کرده و برای دفاع از حکمرانیش در مقابل تجاوز بیگانگان از آنان کمک گیرد که آنهم تیزبینی و شایستگی برنامههای ایشان را نشان میدهد.
* نتیجه:
این تجزیه و تحلیل دربارهی نقش بدرخان پاشا در پایگذاری جامعه مدنی ـ در روزگاری که هیچ نامی از مدنیت و هیچ تلاشی در راستای مدنی کردن اجتماع و هیچ دلسوزی و کمکی برای خیزش و رسیدن به چنین دنیایی نبود، کاری بس سخت و طاقتفرسا بود و کمتر کسی را یارای انجام آن، اما آخرین امیر بوتان مترقیانه آن زنجیر و قبای عقب افتادگی را که اشغالگران بر قامت کرد دوخته بودند پاره کرد تا آنجا که در امارت بوتان و اطراف آن بنیانهای چنان اجتماع پیشرفتهای را پایهریزی کرد که نه تنها در آن زمان بلکه برای سالها بعد از آن سروری بزرگ و افتخارآمیزی آن باقیست و فراموش نخواهد شد.
اجتماع امروز کرد نیز میتواند با بهرهگیری از روشنایی تجربیات گذشته و خصوصاً عملکرد شخصیتهای برجستهای چون امیر بدرخان زمینهی پیشرفت اجتماع کرد را فراهم کنند و جامعهای مدنی را که تمام اصول و ارزشهای مدنیت را در بر گرفته باشد در اجتماع کرد پیریزی نمائید.
اجتماع امروز کرد نیز میتواند با بهرهگیری از روشنایی تجربیات گذشته و خصوصاً عملکرد شخصیتهای برجستهای چون امیر بدرخان زمینهی پیشرفت اجتماع کرد را فراهم کنند و جامعهای مدنی را که تمام اصول و ارزشهای مدنیت را در بر گرفته باشد در اجتماع کرد پیریزی نمائید. گذشته نیز برای همهی ما مایهی افتخار است چراکه نوید مدنی کردن اجتماع کرد را به فرزندان امروز اجتماع ما میدهد. کلام آخر اینکه جای خود دارد برنامههای اصلاحی و پیشرفتهی آن امیر در سطح بالایی از ارزش و احترام متجلی شود و ندای آن برای همیشه در گوش هر کردی طنین بیندازد.
نویسنده: کیوان آزاد انور
ترجمه از کردی: سلیمان عبدی