در جستجوی دوست :
مردی با خود زمزمه کرد : خدایا با من حرف بزن! یه سار شروع به خواندن کرد .... اما مرد نشنید!
مرد فریاد برآورد خدایا با من حرف بزن .... آذرخش در آسمان غرید اما مرد اعتنایی نکرد! مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت : پس تو کجایی؟؟؟ بگذار تو را ببینم .... ستارهای درخشید اما مرد ندید! مرد فریاد کشید خدایا معجزه به من نشان بده .... کودکی متولد شد و اما مرد باز توجهی نکرد! ...............
مرد در نهایت یأس فریاد زد : خدایا خودت را به من نشان بده و بگذار تو را ببینم .... از تو خواهش میکنم .... پروانهای روی دست مرد نشست! و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد .... ما خدا را گم میکنیم .... در حالی که در کنار نفسهای ما جریان دارد ....
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست .... تا به حال چند بار خوشیهایت را آرام و بیبهانه به او گفتهای؟؟ تا به حال به او گفتهای که چقدر خوشبختی؟؟؟ که چقدر همه چیز خوب است؟؟ که چه خوب که او هست؟؟؟ خدا همراه همیشگی سختیها وخستگیهای ماست زمانی که خسته و درمانده به طرفش میرویم. خیال میکنیم تنها زمانی که به خواسته خود برسیم. او ما را دیده و حس کرده . اما .... گاهی بیپاسخ گذاشتن برخی از خواستههای ما نشانگر لطف بیاندازهی او به ماست.
( خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد ... ) تا خدا هست جایی برای نا امیدی نیست.
گفتم چقدر احساس تنهایی میکنم.
گفتی : ..... فَإنِّی قَریبٌ ... « من که نزدیکم (بقره/186)
گفتم : تو همیشه نزدیکی ؛ من دورم ... کاش میشد بهت نزدیک شم.
گفتی : وَاذْکُر رَّبَّکَ فی نفسک فی تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغد و الآصال
هر صبح و عصر ، پروردگارت رو پیش خودت ، با خوف و تضرع و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205)
گفتم این هم توفیق میخواهد! گفتی : ألا تحبون ان یغفرالله لکم ....
دوست ندارید خدا ببخشدتون؟ (نور/22)
گفتم : معلومه که دوست دارم منو ببخشی .
گفتی : واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه
پس از خدا بخواهید ببخشدتون و بعد توبه کنید.(هود/90)
گفتم : با این همه گناه .... آخر چکار میتوانم بکنم؟
گفتی : الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .
مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندهاش قبول میکند! (توبه/104)
گفتم : دیگه روی توبه ندارم.
گفتی : ..... الله العزیز العلیم/غافر الذنب و قابل التواب (ولی) خدا عزیز و داناست. او آمرزنده گناه است و پذیرنده توبه (غافر/3ـ2)
گفتم : با این همه گناه ، برای کدام گناهم توبه کنم؟ گفتی : ان الله یغفر الذنوب جمیعا
خدا همه گناهها را میبخشد (زمر/53)
گفتم : یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی : و من یغفر الذنوب ألا الله
به جز خدا کیست که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/135)
گفتم نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزند ؛ ذوبم میکنه ؛ عاشق میشم! .... توبه میکنم.
گفتی : إن الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
خدا هم توبه کنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد. (بقره/222)
گفتم الهی و ربی من لی غیرک
گفتی : الیس الله بکاف عبده
خدا برای بندهاش کافی نیست (زمر/36)
گفتم در برابر این همه مهربانیت چکار میتوانم بکنم؟
گفتی : یا ایها الذین آمنو اذکروا الله ذکراً کثیراً * و سبحوه بکرة و اصیلا * هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلامات الی النور و کان بالمؤمنین رحیما *
ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی است که خودش و فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. (احزاب/43ـ41)
با خودم گفتم : خدا .... خالق هستی .... خدایا شکرت ، شکرت ، شکرت
******************
بهتر است بدانیم که : تا روزی که بخشیدن را یاد نگرفتهایم ؛ زندگی کردن را نخواهیم آموخت. بدانیم که ؛ برای غالب شدن بر عادت زشت شکایت کردن ، باید برکات زیبای خداوند را بشماریم. بدانیم که ؛ خدا میخواهد در هر لحظه برای هر یک از ما همه چیز باشد. بدانیم که ؛ آنچنان که جواهر بدون ساییدن براق نمیشود ، ما هم بدون درد کشیدن ، کامل نخواهیم شد. بدانیم که ؛ کمک خدا فقط به اندازه یک دعا از ما فاصله دارد. بدانیم که ؛ بهتر است نقشههای خود را با مداد تصورات خود بکشیم و آنگاه پاکن را به دستان پر قدرت خداوند بسپاریم. بدانیم که ؛ پاسخ درست خداوند همیشه بعد از درخواست اشتباه ما روشنایی بخش است. بیایید هر روز تازه را با دلایل خاصی که آن روز دارد به ستایش خداوند مشغول باشیم تا در آن روز شاهد خلق بهترین و زیباترین لحظهها باشیم. آنگاه که دوست داری کسی همواره به یادت باشد ، به یاد من باش که همواره به یاد تو هستم. (بقره/152)
من از خدا خواستم که پلیدیهای مرا بزداید. خدا گفت : نه
آنها برای این در تو نیستند که من آنها را بزدایم ، بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی.
من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد. خدا گفت : نه
روح تو کامل است. بدن تو موقتی است.
من از خدا خواستم به من شکیبایی دهد. خدا گفت : نه
شکیبایی بر اثر سختیها به دست میآید. شکیبایی دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است.
من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد. خدا گفت : نه
من به تو برکت میدهم خوشبختی به خودت بستگی دارد.
من از خدا خواستم تا از دردها آزادم سازد. خدا گفت : نه
درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیکتر میسازد.
من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد. خدا گفت : نه
تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی.
من از خدا خواستم به من چیزهایی دهد تا از زندگی خوشم بیاید. خدا گفت : نه
من به توزندگی میبخشم تا از همه آن چیزها لذت ببری.
من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران را همانطور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم. خدا گفت : سرانجام مطلب را گرفتی امروز روز تو خواهد بود آن را هدر نده ، باشد که خداوند تو را برکت دهد. برای دنیا تو ممکن است فقط یک نفر باشی ولی برای یک نفر ، تو ممکن است به اندازه دنیا ارزش داشته باشی.
داوری نکن تا داوری نشوی ، آنچه را رخ میدهد درک کن و برکت خواهی یافت.
خدا قول نداده آسمون همیشه آبی باشه و باغها پوشیده از گل.
قول نداده زندگی همیشه به کامت باشه.
خدا روزهای بیغصه و شادیهای بدون غم و سلامت بدون درد رو هم قول نداده. خدا ساحل بی طوفان ، آفتاب بی بارون و خندههای همیشگی روقول نداده. خدا جادههای آسون و هموار ، سفرهای بیمعطلی رو قول نداده.
قول نداده کوهها بدون صخره باشد و شیب نداشته باشن و رودخانهها گلآلود و عمیق نباشن.
ولی خدا رسیدن به یه روز خوب رو قول داده ، خدا ، روزی روزانه ، استراحت بعد از هر کار سخت ، کمک تو کارها و عشق جاودان رو قول داده. پس ناملایمات زندگی رو شکر بگو و فقط از خودش کمک بگیر که او جاودانه است. وقتی حس کردی به اون چیزی که میخواستی نرسیدی هم خدا رو شکر کن چون اون میخواد تو یه زمان مناسبتری غافلگیرت کنه و یه چیزی فراتر از خواسته الانت بهت بده.
پروردگارا ، تو شکر میکنم ...
.... برای تمام نعماتی که به من ارزانی داشتی.
.... برای تمام روزهای آفتابی و برای تمام روزهای غمگین ابری و بارانی
.... برای غروبهای آرام و شبهای تاریک و طولانی.
تو را شکر میگویم برای تمام چیزهایی که مدتی به من قرض دادی و سپس باز پس گرفتی.
خدایا شکرت برای تمام لبخندهای محبت بار ، دستان یاری رسان ، برای همه آن عشق و و محبت و چیزهای شگفت انگیزی که دریافت کردم.
شکر برای تمام گلها و ستارگان ، برای فرزندان و عزیزانی که دوستم دارند.
خدایا تو را شکر میگویم برای تنهاییم ، برای شغلم ، برای مسائل و مشکلاتم ، برای تردیدها و اشکهایم ، چرا که همه اینها مرا به تو نزدیکتر کرد.
تو را شکر میگویم برای تداوم حیاتم ، برای اینکه سرپناهی در اختیارم نهادهای ، برای غذایم و برای برآورده کردن تمام نیازم.
چه چیزی در انتظارم است؟
پروردگارا ، همان را میخواهم که تو برایم خواستهای.تنها از تو میخواهم : آنقدر به من ایمان عطا کنی تا در هر آنچه بر سر راهم قرار میدهی تو را ببینم وخواستت را.
آنقدر امید و شجاعت تا نا امید نشوم و آنقدر عشق و محبت ... هر روز بیش از روز قبل عشق نسبت به خودت و آنان که در اطرافم هستند.
پروردگارا ، به من بردباری ، فروتنی و تسلیم و رضا عنایت فرما .
خدایا ، مرا آن ده که مرا آن به ، و آنچه را که نمیدانم چگونه از تو بخواهم .
پروردگارا به من قلبی فرمانبردار ، گوشی شنوا ، ذهنی هوشیار و دستانی ساعی عنایت فرما تا بتوانم تسلیم رضایت گردم و آنچه را که به کمال برایم خواستهای به دیده منت بپذیرم .
خدایا، بر تمام عزیزانم برکت و بهروزی عطا کن ، و صلح و دوستی و آرامش به قلوب انسانها حاکم گردان . « آمین »