میدیـــا رایــانه

مـرکز ارائـه کلیـه ی خدمـات کامپیوتـری

میدیـــا رایــانه

مـرکز ارائـه کلیـه ی خدمـات کامپیوتـری

تفاوت‌های زن و مرد ؟!

به همسرتان قدرت و آرامش بدهید و از او قدرت و آرامش دریافت کنید اما نه با اصرار    ( والترز )

تفاوتهای زن و مرد

زن و مرد در تمام زمینه‌های زندگی خویش با یکدیگر فرق دارند. زن و مرد جدای از اینکه به‌گونه‌ای متفاوت ارتباط برقرار می‌کنند، اندیشه، احساس، و اکنش و عمل آنها نیز متفاوت است. یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقا و دوام زندگی می‌کند و زندگی زناشویی را استحکام می‌بخشد درک این تفاوتهاست......................

 ما انتظار داریم همسرمان که از جنس مخالف است و بر اساس خلقت با ما تفاوت دارد و تکمیل کننده‌ ما است مانند ما احساس داشته باشد و عمل کند و این‌جاست که زنها به اشتباه فرض را بر این اساس می‌گذارند که اگر شوهرم مرا دوست دارد بایستی مانند من فکر کند. مردها نیز به اشتباه انتظار دارند که همسرشان باید مانند آنها بیندیشد، ارتباط برقرار کند و از خود واکنش نشان دهد. درک گسترده تفاوتهای میان زن و مرد کمک می‌کند که بسیاری از مشکلات مربوط به روابط زناشویی حل شود.

ما آگاهی دقیقی از تفاوتهای زن و مرد نداشته و متأسفانه وقتی را هم جهت درک و توجه به یکدیگر در نظر نمی‌گیریم و به همین دلیل است که به فردی پرتوقع، زود رنج و بی‌حوصله تبدیل می‌شویم. در چنین شرایطی با وجود بهترین و پرشورترین حُسن نیتها، مهر و محبت به فراموشی سپرده می‌شود و گاهی در روابطمان مشکلاتی پدید می‌آید.

رنجش و تنفر، از هم گسیختن روابط زناشویی و افزایش بی‌اعتمادی و بی‌اعتنایی و تحکم از جمله پیامدهای این بی‌توجهی و عدم آگاهی می‌باشد.

نیازهای اساسی عاطفی در زن و مرد:

بیشترین نیازهای پیچیده عاطفی خویش را می‌توانیم در نیاز به عشق و محبت خلاصه کنیم، زن و مرد هریک دارای نیازهای اساسی عاطفی هستند که اهمیت همه آنها به یک اندازه است.

از مهمترین نیازهای اساسی زن مورد عشق و علاقه قرار گرفتن، درک شدن، احترام، عشق ورزیدن به همسر، اعتماد و اطمینان‌خاطر از سوی همسراست، در حالی که از مهمترین نیازهای اساسی عاطفی مرد اعتماد همسرش به او، پذیرش، قدرشناسی، تحسین، تشویق و تأیید از سوی همسر خویش می‌باشد.

اشاره به نیازهای زن به آن معنا نیست که مرد نیازمند آنها نیست. مرد هم نیازمند مورد علاقه قرار گرفتن، درک شدن، احترام، عشق‌ورزی، اعتماد و اطمینان‌خاطر است. اما منظور از نیاز اساسی آن است که شخص پیش از آنکه بتواند به نیازهای همسرش توجه کند، باید یکی از نیازهای اساسی‌اش برآورده شود. مرد هنگامی به نیازهای اساسی زن توجه می‌کند که نیازهای اساسی خودش برآورده شده باشد. برای زن نیز همین‌ گونه است. گاه پیش می‌آید که زن آن‌ چه را که خودش نیازمند آن است به همسرش عطا می‌کند و از یاد می‌برد که نوع عشقی که همسرش نیاز دارد چیز دیگری است. به همین ترتیب، مرد نیز به نیازهای خویش نوجه دارد و این حقیقت را فراموش می‌کند که نوع عشقی که او محتاج آن است، همیشه متناسب با نیازهای همسرش نیست و کمکی به او نمی‌کند. از آن جا که نیازهای اساسی عاطفی زن مورد توجه قرار گرفتن و درک شدن و مواردی از این قبیل است لذا خودبخود زن می‌کوشد به شوهرش توجه زیادی داشته باشد و او را درک کند اما مرد ممکن است چنین توجه و حمایتی را ناشی از عدم اعتماد همسرش نسبت به خود بداند. نیاز اساسی مرد آن است که همسرش به او اعتماد داشته باشد نه اینکه از او مراقبت کند.

همسران باید نسبت به یکدیگر اعتماد داشته باشند و چیزی را از دید دیگری پنهان نکنند و هرگاه شک و تردیدی را احساس کردند صادقانه پرسیده و مسئله را باز کنند و جای شک و شبهه را از بین ببرند. بدبینی و بدگمانی یکی از بزرگترین آفت‌های زناشویی است دو نفر که با هم در زیر یک سقف زندگی می‌کنند باید به گونه‌ای اعتماد و پذیرش بینشان برقرار باشد وگرنه پس از مدتی که باهم زندگی کردند به علت اینکه نتوانستند یک ارتباط خوب بین خودشان برقرار کنند ظاهراً باهم زندگی می‌کنند ولی در واقع هریک جداگانه دنیایی متفاوت برای خود می‌سازند

زن نیاز دارد که کسی نیازها و خواسته‌هایش را درک کند، به او توجه کند، بدون اینکه قضاوت کند و راه‌حل ارائه دهد، پای صحبت و درد دل او بنشیند.

در گذشته زنها از یکدیگر حمایت می‌کردند و برای هم درد دل می‌کردند اما امروزه این فرصت را ندارند.

 در ساختار جدید جامعه اگر قرار باشد زنان صحبت کنند معمولاً فقط با همسر خود صحبت می‌کنند. مردان نیز براساس ساختار جنسی خود در موقعی که زن درد دل می‌کند می‌خواهند روی موضوع قضاوت کنند و حوصله گوش‌دادن به این‌گونه صحبتها را ندارند و باعث رنجش آنها می‌شوند زیرا وقتی زن صحبت می‌کند مرد فکر می‌کند از دست او شاکی است و یا او باعث فشار و ناراحتی‌اش شده و می‌خواهد به دفاع بپردازد درحالی که زن نیاز به یک گوش شنوا و آرام دارد تا خود را تخلیه کند. مرد از راه گوش‌دادن به سخنان همسرش می‌تواند به گونه‌ای مؤثر نیازهای اساسی او را برآورده کند. وقتی مرد بی‌آنکه عصبانی شود، می‌تواند به احساسات همسرش گوش کند، این کار او هدیه‌ای ارزشمند به همسرش است. هرچه زن بیشتر بتواند احساساتش را بیان کند، بیشتر حس می‌کند مورد توجه شوهرش قرارگرفته است.

مردان وقتی که ناراحت هستند با قدم زدن و سکوت آرامش پیدا می‌کنند و زنها باتوجه به ویژگی خود که تمایل به حرف زدن در موقع ناراحتی است، شروع می‌کنند به سئوال از همسر و ریشه‌یابی ناراحتی او و شوهر این رفتار را به حساب تجسس و سلطه‌گری او تلقی می‌نماید.

همان گونه که مرد باید به منظور برآورده ساختن نیازهای همسرش به صحبتهای او گوش کند زن نیز باید هنر نیرو بخشیدن به شوهرش را بیاموزد. مردها زمانی انگیزه پیدا می‌کنند که احساس کنند
 مورد نیاز هستند.

زنان توقع دارند، وقتی که به آراستگی خود توجه می‌کنند و یا در محیط خانواده تغییری ایجاد می‌کنند شوهرشان با ورود متوجه این تغییرات شود. و این مسئله را بیان کند و واکنش نشان دهد. درحالی که ممکن است مرد احساس کند مطلب مهمی نیست و تازه ایراد گیری کند که چرا خود را خسته کرده و زن احساس می‌کند بعد از این همه تلاش تازه همسر او به‌ جای قدردانی به سرزنش و ایرادگیری پرداخته و همین موضوع به نظر ساده می‌تواند احساس منفی نسبت به یکدیگر ایجاد کند.

زن وقتی مردی را دوست دارد خود را مسئول می‌داند که به او کمک کند تا رشد یابد و منتظر فرصت است تا به او بگوید چه باید انجام دهد و کمکش کند اما در نظر مرد رفتار او سلطه‌جویانه و به قصد کنترل تعبیر می‌شود هنگامی‌که زن درصدد حمایت از شوهرش برمی‌آید در واقع به او نیرو می‌بخشد تا آن گونه که باید، باشد. وقتی زن به شوهرش اعتماد می‌کند و او را باور دارد و مورد تحسین و تقدیر خویش قرار می‌دهد، مرد نیرو می‌گیرد.

رمز و راز نیرو بخشیدن به مرد آن است که هیچگاه سعی نکنید درصدد تغییر یا اصلاح و پیشرفت
او برآیید. برخی از همسران سعی دارند طرف مقابل را مانند خود به دلخواه خود تربیت کنند. این فکر
 و اندیشه بسیار دور از تفکر سالم است، زیرا این واقعیت را باید پذیرفت که هرکس باید با
خود واقعی‌اش زندگی کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد